responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 340

گويى هيچ كار خلافى مرتكب نشده‌اند؟! خداوند نيز در كيفرشان شتاب نفرمود تا آن كه پس از فرصتى، آنان را با صلابت و قدرت به كيفر رساند (و در هم كوبيد).

اى اباعبدالرحمن! از خدا بترس! و دست از يارى من بر مدار و در نماز خود مرا ياد كن ....

اى فرزند عمر! اگر براى تو همراهى با من دشوار و سنگين است، پس معذور و مرخصى! ولى ...

از اين گروه كناره بگير و در بيعت شتاب مكن تا ببينى كار به كجا مى‌انجامد!».

سپس امام عليه السلام رو به عبداللَّه بن عبّاس كرد و فرمود:

«يَابْنَ عَبَّاسٍ! إِنَّكَ ابْنُ عَمِّ والِدي، وَ لَمْ تَزَلْ تَأْمُرُ بِالْخَيْرِ مُنْذُ عَرَفْتُكَ، وَ كُنْتَ مَعَ والِدي تُشيرُ عَلَيْهِ بِما فيهِ الرَّشادُ، وَقَدْ كانَ يَسْتَنْصِحُكَ وَ يَسْتَشيرُكَ فَتُشيرُ عَلَيْهِ بِالصَّوابِ، فَامْضِ إِلى‌ الْمَدينَةِ في حِفْظِ اللَّهِ وَكَلائِهِ، وَ لا يَخْفى‌ عَلىَّ شَى‌ءٌ مِنْ أَخْبارِكَ، فَإِنِّي مُسْتَوْطِنٌ هذَا الْحَرَمَ، وَ مُقيمٌ فيهِ أَبَداً ما رَأَيْتُ أَهْلَهُ يُحِبُّوني، وَ يَنْصُروني فَإِذا هُمْ خَذَلُوني اسْتَبْدَلْتُ بِهِمْ غَيْرَهُمْ، وَ اسْتَعْصَمْتُ بِالْكَلِمَةِ الّتي قالَها ابْراهيمُ الْخَليلُ عليه السلام يَوْمَ أُلْقيَ في النَّارِ: (حَسْبِي اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ) فَكانَتِ النَّارُ عَلَيْهِ بَرْداً وَسَلاماً»

. «اى ابن عبّاس! تو پسر عموى پدر منى، و از آن زمان كه تو را شناختم همواره، به خير و نيكى فرمان مى‌دادى؛ تو با پدرم (اميرمؤمنان عليه السلام) همراه بوده‌اى و از بيان گفتار درست، نزد او نيز- به هنگام مشورت- دريغ نمى‌ورزيدى. آن حضرت با تو مشورت مى‌كرد و تو نيز سخن صحيح و درست را بيان مى‌كردى. پس در پناه و حمايت خداوند به مدينه برو؛ و خبرها و گزارش‌ها را از من پنهان مكن. من در اين حرم امن الهى مى‌مانم و تا آنگاه كه مردمش مرا دوست داشته و ياريم كنند، خواهم ماند و هر گاه مرا رها كنند (و احساس كنم امنيّت حرم در خطر مى‌افتد) به جاى ديگر خواهم رفت، و به سخن ابراهيم عليه السلام- آنگاه كه در آتش افكنده شد- پناه مى‌برم كه گفت:

«حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‌

؛ خدا مرا كافى است و او بهترين حامى من است». در نتيجه، آتش بر او سرد و سالم گرديد».

در اين هنگام ابن عبّاس و ابن عمر هر دو به شدّت گريستند و امام عليه السلام نيز براى مدّتى با آنها گريست؛ سپس با آن دو خداحافظى كرد و عبداللَّه بن عمر و ابن عبّاس‌

اسم الکتاب : عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 340
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست