اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 164
سلامت و درستى آن است.
به تصريح مورّخان، تقريباً در هيچ يك از سرزمينهاى تحت امر اموى حتى يك فرد صالح
و امين در رأس امور قرار نداشت. در واقع كارگزاران اصلى حكومت معاويه، انسانهاى
طمّاع و هوسرانى بودند كه به طمع رسيدن به آمال شيطانى و اغراض مادّى، تن به اين
كار داده بودند.
ناگفته پيداست به كارگيرى افراد منحرف و مفسد كه علناً تظاهر به فسق و فجور
مىكردند تا چه ميزان مىتوانست به عادى سازى منكرات در جامعه منجر شده و ارزشهاى
معنوى جامعه را به خطر اندازد.
دستگاه عريض و طويل حكومتى معاويه توسّط افرادى اداره مىشد كه تمام هوش و
ذكاوت خويش را جهت آباد كردن دنياى نامشروع خود به كار گرفته بودند.
دنياپرستان وهوس بازانى چون «عمرو بن عاص»، «مغيرة بن شعبه» و «زياد بن ابيه»
كه از مشهورترين حيلهگران عرب محسوب مىشدند [1]، به طمع رياست و مقام در دامهاى فريب و نيرنگ
معاويه گرفتار آمده بودند، دينشان را دادند و در مقابل، حكومت بخشى از سرزمين
اسلامى را به تناسب ظرفيّت و حساسيّت، از آنِ خود كردند.
در واقع معاويه با توجّه به شناختى كه از روحيّات مردم هر منطقه داشت با زيركى
و شيطنت خاص، يكى از اين كارگزاران توطئهپرداز خويش را بر آن سامان مىگماشت و
بدين ترتيب چهره جامعه دينى را به طور كلّى تغيير داد و بذر فساد و تباهى و بى
دينى را در اطراف و اكناف جهان اسلام پاشيد.
مصر را مادام العمر در اختيار «عمروعاص» يعنى عقل منفصلِ خود قرار داد؛ عراق
را به ستمگرى خون آشام چون «زياد» و مدينه وحجاز را به كينه توزى چون «مروان»
[1]. از شعبى نقل شده است: «إِنَّ
دُهاةَ الْعَرَبِ أَرْبَعَةٌ: مُعاوِيَةُ وَ ابْنُ الْعاصِ وَالْمُغَيْرَةُ وَ
زِيادٌ؛ زيركان جهانعرب چهارتن بودند، معاويه، عمر و عاص، مغيره و زياد».
الذريعة، ج 1، ص 350 و مختصر تاريخ دمشق، ج 9، ص 80.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 164