اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 163
براى خدا (فى سبيل اللَّه) نجنگيد و رسيدن به فرمانروايى را انگيزه خويش قرار
داد و همچنين با صراحت از پيمانشكنى و ناديده انگاشتن پيمان نامه صلح سخن گفت؛ در
حالى كه وفاى به عهد و پيمان حدّاقل چيزى است كه از يك مسلمان انتظار مىرود.
او با ناسزاگويى به اميرمؤمنان عليه السلام- پرچمدار توحيد وعدالت- و به امام
حسن عليه السلام كه از اهل بيت رسول خداست و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وى و
برادرش را «سرور جوانان اهل بهشت» ناميد، همه اصول اوّليه پيمانهاى اخلاقى، دينى
و انسانى را زير پا گذاشت و باطن خويش را براى مردم آشكار ساخت.
2- نصب منافقان در پستهاى حسّاس
طبيعت حكومت معاويه اقتضا مىكند كه براى پيشبرد مقاصد نامشروع خود از افراد
فاسد استفاده كند. اين امر موجب مىشد تا هر چه سريعتر مردم از تعاليم عادلانه و
حيات بخش اسلام فاصله گرفته و حكومت جبّار وى نيز به اهداف خويش نزديكتر گردد و
صداى مخالفان را در گلو خفه سازد.
حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام در يك پيشبينى شگفتآور از اين واقعه خبر
داد:
من از اين اندوهناكم كه سرپرستى حكومت اين امّت به دست اين بىخردان و
نابكاران (بنىاميّه) افتد. بيت المال را به غارت ببرند، آزادى بندگان خدا را سلب
كنند وآنها را برده خويش سازند، با صالحان نبرد كنند و فاسقان را همدستان خود قرار
دهند». [1]
اين عبارت كوتاه و پر معناى اميرمؤمنان عليه السلام مىرساند كه حضور افراد
فاسد وتبهكار در پايگاههاى اصلى يك حكومت، بيانگر فساد وانحراف آن نظام و حكومت
است، چنانچه حضور مردان صالح و درستكار در دستگاه حكومت، نشانه