اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 149
پس از هر حادثه مهم، گامى بلند به سوى خلافت و حكومت بر تمام قلمرو اسلامى بر
مىداشت. وى روزى با تعلّل در يارى رساندن به عثمان، زمينه قتل او را فراهم ساخت،
و اين مانع بزرگ را از سر راه خلافت خود برداشت؛ روز ديگر با تحريك طلحه و زبير و
ديگر عمّال بنىاميّه نقش پشت صحنه جمل را بازى كرد و باعث قتل آن دو رقيب اصلى
خود شد. اين بار به فكر اجراى نقشهاى بسيار خطرناك و ويرانگر افتاد.
او كه از يك سو، عنوان مظلوميّت عثمان [1] و ادّعاى خونخواهى وى را دستاويز خود قرار داده و از ديگر سو،
راه شوريدن بر ضدّ خليفه مسلمين پس از جنگ جمل باز شده بود، به جنگ مستقيم با امام
عليه السلام برخاست. و انبوهى از شاميان را كه حدود بيست سال تحت تربيت او در يك
جهالت و بى خبرى وحشتناكى به سر مىبردند بر ضدّ امام عليه السلام بسيج كرد.
دشت پهناور صفّين ميدان رويارويى سپاهيان امام عليه السلام و معاويه بود و
نبرد ماهها طول كشيد، و چنانكه مىدانيم در واپسين ساعات نبرد، آن هنگامى كه
ستونهاى لشكر امام عليه السلام با دلاورىهاى مردانى چون «مالك اشتر» در اعماق
جبهه شام نفوذ كرده بود و مىرفت تا نماينده تمام عيار دوران جاهليّت براى هميشه
از بين برود و حكومت عدل علوى سراسر قلمرو اسلام را در برگيرد، ناگهان با طرح
شيطانى «عمرو بن عاص» قرآنها بر سر نيزهها قرار گرفت و به يك باره سرنوشت جنگ به
نحو ديگرى رقم خورد.
مردانى كه ماهها دليرانه در كنار على عليه السلام ايستادگى كرده و خود را تا
آستانه پيروزى رسانده بودند، در مقابل اين نيرنگ شوم، عرصه را بر امام تنگ كردند.
در نتيجه، كار به
[1]. معاويه با آويختن پيراهن عثمان
در كنار منبر و برپا كردن مجالس عزادارى براى وى، احساساتمردم شام را تحريك نمود
و سپاه عظيمى را بر ضدّ على عليه السلام به راه انداخت. مراجعه شود به: تاريخ
طبرى، ج 3، ص 464.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 149