اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 144
مىدهد تا خونى كه در رگهاى عثمان حركت مىكند، براى قتل او زمينه چينى كرد و
در لحظاتى كه كاملًا قادر بود كمكهاى مؤثّرى به او بدهد و جلو قتل او را بگيرد،
او را در چنگال حوادث تنها گذاشت!». [1]
حضرت على عليه السلام خود در دو مورد از نهج البلاغه به اين نكته تصريح
مىكند. يكى در نامه 28 نهج البلاغه آنجا كه در نامهاى به معاويه خطاب مىكند كه:
«كداميك از من و تو بيشتر با وى (عثمان) دشمنى كرديم و راههايى را كه به كشته شدن
او منتهى مىشد، هموار نموديم؟ آن كسى كه بى دريغ درصدد يارى او برآمد ... يا آن
كسى كه عثمان از او يارى خواست ولى او با دفع الوقت كردن، موجبات مرگش را فراهم
ساخت؟».
و ديگر در نامه 37 آنجا كه خطاب به معاويه مىفرمايد:
؛ تو آنجا كه يارى عثمان به سودت بود او را يارى كردى و آنجا كه نياز به يارى
تو داشت وى را تنها گذاشتى!».
جستجو در شواهد و قراين تاريخى آن دوران نشان مىدهد معاويه براى رسيدن به
خلافت چشم به حادثه مدينه و قتل عثمان دوخته بود، تا رقيب نيرومندى چون عثمان از
ميان برداشته شود و زمينه براى خلافت وى هموار گردد.
ولى پس از قتل عثمان، آنچه كه وى در سر مىپروراند اتّفاق نيفتاد. بلكه مردم
با تمام وجود و يك صدا به بيعت با اميرمؤمنان عليه السلام روى آوردند و اين بود كه
به فكر نقشههاى شيطانى ديگر افتاد.
2- جنگ جمل يا رويارويى غير مستقيم معاويه با امام عليه السلام
مراسم بيعت مردم و انقلابيون با اميرمؤمنان عليه السلام با شور و هيجان خاصّى
انجام شد.
آن حضرت پس از آنكه ابتدائاً- بنا به مصالحى [2]- از پذيرش اين مسئوليت استنكاف