اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 143
خلافت نزديكتر خواهد شد. اين بود كه روزها و هفتهها در فرستادن نيروى كمكى
به سوى مدينه تعلّل ورزيد و اين عمل خويش را چنين توجيه مىكرد كه صحابه با عثمان
مخالفند و من از مخالفت با صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله اجتناب مىكنم!
ابن ابى الحديد به نقل از بلاذرى- مورّخ معروف قرن سوم- مىنويسد: «هنگامى كه
عثمان از معاويه كمك خواست معاويه «يزيد بن اسد قسرى» را با گروهى سرباز به سوى
مدينه روانه ساخت، ولى به وى فرمان داد وارد مدينه نشود، بلكه در سرزمين «ذاخشب»
كه سرزمينى است به فاصله يك شب از مدينه، توقّف كند و منتظر دستور بعدى بماند.
اين بود كه سپاه مذكور طبق مأموريّت در بيرون مدينه رحل اقامت افكند و آنقدر
درنگ كرد تا عثمان كشته شد و چون آب از آسياب افتاد، به دستور معاويه بدون آنكه
هيچ كارى انجام داده باشند، به شام بازگشتند». [1]
بلاذرى بر اين باور است كه در واقع معاويه مىخواست عثمان در اين انقلاب و
شورش كشته شود تا وى بتواند به نام عموزادگى و خونخواهى وى، مدّعى خلافت گردد. [2]
استاد شهيد مرتضى مطهّرى در اين مورد مىنويسد:
« [معاويه] آن روزى كه تشخيص داد از
مرده عثمان بهتر مىتواند بهره بردارى كند تا از زنده او و خون زمين ريخته عثمان
بيشتر به او نيرو
[1]. شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 154.
مراجعه شود به: نقش عايشه در تاريخ اسلام، بخش سوم كتاب. «سيوطى» در «تاريخ
الخلفا» نقل مىكند كه فردى از صحابه به نزد معاويه رفت، معاويه به وى گفت: آيا تو
از قاتلان عثمان نيستى؟ پاسخ داد: خير؛ امّا از كسانى هستم كه در مدينه حاضر بودم
ولى او را يارى نكردم. معاويه گفت: چرا وى را يارى نكردى؟ پاسخ داد: چون مهاجران و
انصار (از او بيزار شده و) به يارىاش نشتافتند. معاويه گفت: ولى لازم بود همگان
او را يارى كنند. آن مرد پاسخ داد: اگر چنين است چرا تو با آنكه سپاه شام در
اختيارت بود به كمكش نشتافتى!؟ (تاريخ الخلفا، ص 223).
[2]. شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 154.
مراجعه شود به: نقش عايشه در تاريخ اسلام، بخش سوم كتاب.
اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 143