اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 145
ورزيد، در مقابل اصرار بيش از حدّ مردم، با يك شرط حاضر شد در آن اوضاع
بحرانى، زمام امور را به دست گيرد:
لغو كلّيه امتيازات طبقاتى كه از زمان خليفه دوم شروع شده بود و تساوى حقوق
همه افراد در برابر قانون اسلام و بيت المال.
«مغيرة بن شعبه» پس از بيعت با على عليه السلام به آن حضرت رو كرد و گفت:
«امروز را درياب! بگذار معاويه بر سر
كار و حكومتش بماند. بگذار عبداللّه بن عامر- پسردايى عثمان و فرماندار بصره- به
حكومتش ادامه دهد. كارگزاران بنىاميّه را رها كن بر سر كارشان بمانند تا همگى با
تو بيعت كنند. پس از آن هر كس را خواستى بركنار كن». على عليه السلام لحظهاى درنگ
كرد و فرمود: «من در دينم از راه حيله وارد نمىشوم و در كارم پستى راه نمىدهم». [1]
در تاريخ طبرى آمده است: مغيره به على عليه السلام عرض كرد: «معاويه آدم
گستاخى است، مردم شام از وى اطاعت مىكنند. به علاوه تو براى بقاى وى بر سر قدرت،
دليل دارى و آن اينكه عمر پيش از تو، اين ولايت (شام) را به وى داده بود».
على عليه السلام در پاسخ فرمود:
«وَاللَّهِ لا أَسْتَعْمِلُ مُعاوِيَةَ يَوْمَيْنِ أَبَداً
؛ به خدا سوگند! حتّى دو روز هم او را در اين پست (به ناحق) باقى نمىگذارم». [2]
عدالتجويى شگفتانگيز على عليه السلام ايجاب مىكرد كه ثروتهاى كلانى كه
عمّال بنىاميّه در دوران حكومت عثمان به ناحق به چنگ آورده بودند، مصادره كرده و
به بيتالمال برگرداند.
اين بود كه آن حضرت در روز دوم حكومت خويش به طور رسمى اعلام كرد:
[1]. الامام على صوت العدالة
الانسانية، ج 1، ص 79. و مراجعه شود به: شرح نهج البلاغه ابنابىالحديد، ج 1، ص
232.