اسم الکتاب : عاشورا ريشهها، انگيزهها، رويدادها، پيامدها المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 123
براى جنگ با روميان به سوى شام گسيل مىدارد. پرچمدار اين سپاه كسى جز معاويه-
فرزند ديگر ابوسفيان- نيست. وى كه پس از مرگ برادرش به عنوان فرمانده لشكر برگزيده
مىشود در دوره خلافت عمر به ولايت آن ديار نيز منصوب مىگردد.
جالب آنكه معاويه براى تصدّى اين جايگاه حتّى منتظر حكم خليفه نمىماند بلكه
خود رأساً ا قدام مىكند و پس از مدّتى حكم رسمى خليفه هم به وى ابلاغ مىگردد.
ظاهر شدن دودمان بنىاميّه و فرزندان ابوسفيان در دستگاه خلافت و ولايت، آن هم
با آن سرعت پس از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در منطقهاى بسيار دورتر
از مركز خلافت اسلامى، از اتّفاقات پررمز و راز تاريخ اسلام است.
اتّفاقى كه به وسيله آن شالوده حكومت استبدادى و موروثى بنىاميّه در شام و
سپس در سراسر دنياى اسلام آن روز، ريخته شد.
رمز و راز مماشات عمر با معاويه!
شگفتآورتر آن كه بررسىهاى تاريخى نشان مىدهد خليفه دوم با وجود همه
سختگيرىهايى كه نسبت به عمّال و فرمانداران خود داشت، از فاحشترين اشتباهات
معاويه چشمپوشى مىكرد و با اينكه مىديد معاويه بساط پادشاهى و سلطنت پهن كرده
و بر ضدّ حكومت اسلامى در منطقه پهناور شام آشيانه فساد بنا نموده است، هرگز درصدد
اصلاح آن، حتّى به صورت يك تذكّر خشك و خالى هم برنيامد! و اين راستى عجيب است.
«عمر» در حسابرسى و سختگيرى از
عمّال و فرماندارانش تا بدانجا جدّى بود كه «خالد بن وليد» را كه «شمشير خدا» لقب
گرفته بود، به جرم دستاندازى به بيتالمال مسلمين از فرماندهى عزل كرد. [1]