اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 344
«در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله
دو نفر دوست در ميان مشركان به نام «عقبه» و «أُبَىّ» بودند هر زمان «عقبه» از سفر
مىآمد غذائى ترتيب مىداد و اشراف قومش را دعوت مىكرد و در عين حال دوست مىداشت
به محضر پيامبر صلى الله عليه و آله برسد هر چند اسلام را نپذيرفته بود.
روزى از سفر آمد، و طبق معمول، غذائى ترتيب داد و دوستان را دعوت كرد، در ضمن
از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز دعوت نمود.
هنگامى كه: سفره را گسترده و غذا حاضر شد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
تا شهادت به وحدانيت خدا و رسالت من ندهى، از غذاب تو نمىخورم، «عقبه» شهادتين را
بر زبان جارى كرد.
اين خبر به گوش دوستش «ابَىّ» رسيد، پرسيد: اى «عقبه»! از آئينت منحرف شدى؟
گفت: نه به خدا سوگند من منحرف نشدم، و لكن مردى بر من وارد شد كه حاضر نبود
از غذايم بخورد، جز اين كه شهادتين بگويم، من از اين شرم داشتم كه او از سر سفره
من برخيزد، بى آن كه غذا خورده باشد، لذا شهادت دادم!
«أبَىّ» گفت: من هرگز از تو راضى
نمىشوم مگر اين كه: در برابر او بايستى و سخت توهين كنى!، «عقبه» اين كار را كرد
و مرتد شد، و سرانجام در جنگ «بدر» در صف كفار به قتل رسيد و رفيقش «أُبَىّ» نيز
در روز جنگ «احد» كشته شد. [1]
آيات فوق، نازل گرديد و سرنوشت مردى را كه، در اين جهان گرفتار دوست گمراهش
مىشود و او را به گمراهى مىكشاند، شرح داد.
بارها گفتهايم: شأن نزولها گرچه خاص است ولى هرگز مفهوم آيات را محدود
نمىكند، بلكه، كليّت آن شامل تمام افراد مشابه مىگردد.
[1] «مجمع البيان»، ذيل آيات مورد
بحث؛ «موسوعة التاريخ الاسلامى»، ج 1، ص 509 (مجمع الفكر الاسلامى)؛ «اسباب نزول
الآيات» واحدى نيشابورى، ص 225.
اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 344