بعضى از آنها با خدا پيمان بسته بودند كه: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى
دهد، قطعاً صدقه خواهيم داد؛ و از صالحان (و شاكران) خواهيم بود»!
اما هنگامى كه خدا از فضل خود به آنها بخشيد، بخل ورزيدند و سرپيچى كردند و
روى برتافتند!
اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزى كه خدا را ملاقات كنند، در دلهايشان برقرار
ساخت. اين به خاطر آن است كه از پيمان الهى تخلّف جستند؛ و به خاطر آن است كه
دروغمىگفتند.
آيا نمىدانستند كه خداوند، اسرار و سخنان درگوشى آنها را مىداند؛ و خداوند
داناى همه غيبها (و امور پنهانى) است؟!
شأن نزول:
ثعلبه و ثروتمندى او
در ميان مفسران معروف است: اين آيات، درباره يكى از انصار به نام «ثعلبة بن
حاطب» نازل شده است، او كه مرد فقيرى بود، و مرتّب به مسجد پيامبر صلى الله عليه و
آله مىرفت، اصرار داشت پيامبر صلى الله عليه و آله دعا كند؛ تا خداوند مال
فراوانى به او بدهد!
«مقدار كمى كه حقش را بتوانى ادا كنى،
بهتر از مقدار زيادى است كه توانائى اداء حقش را نداشته باشى».
آيا بهتر نيست به پيامبر خدا تأسّى جوئى، و به زندگى سادهاى بسازى؟ ولى
«ثعلبه» دستبردار نبود، و سرانجام به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: به
خدائى كه تو را به حق فرستاده سوگند ياد مىكنم، اگر خداوند ثروتى به من عنايت
كند، تمام حقوق
اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 255