responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 256

آن را خواهم پرداخت.

پيامبر صلى الله عليه و آله براى او دعا كرد، چيزى نگذشت كه (طبق روايتى) پسر عموى ثروتمندش از دنيا رفت، و ثروت سرشارى به او رسيد.

و طبق روايت ديگرى، گوسفندى خريد، و به زودى زاد و ولد كرد، آن چنان كه نگاهدارى آنها در «مدينه» ممكن نبود، ناچار به آبادى‌هاى اطراف «مدينه» روى آورد، و آن چنان مشغول و سر گرم زندگى مادّى شد، كه در جماعت و حتى «نماز جمعه» نيز شركت نمى‌كرد.

پس از مدتى پيامبر صلى الله عليه و آله، مأمور جمع‌آورى «زكات» را نزد او فرستاد، تا زكات اموال او را بگيرد.

ولى اين مرد كم‌ظرفيت، تازه به نوا رسيده و بخيل، از پرداخت حق الهى، خوددارى كرد، نه تنها خوددارى كرد، كه به اصل تشريع اين حكم نيز اعتراض نموده گفت:

اين حكم، برادر «جزيه» است؛ ما مسلمان شده‌ايم كه از پرداخت «جزيه» معاف باشيم و با پرداخت «زكات»، چه فرقى ميان ما و غير مسلمانان باقى مى‌ماند؟!

اين سخن مى‌رساند، او نه مفهوم «جزيه» را فهميده بود، و نه مفهوم «زكات» را، و يا فهميده بود، اما دنياپرستى اجازه بيان حقيقت و اظهار حق به او نمى‌داد.

به هر حال، هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله سخن او را شنيد فرمود:

يا وَيْحَ ثَعْلَبَةَ! يا وَيْحَ ثَعْلَبَة!:

«واى بر ثعلبه!، اى واى بر ثعلبه»! و در اين هنگام آيات فوق نازل شد. [1]

شأن نزول‌هاى ديگرى نيز، براى آيات فوق نقل شده، كه كم و بيش با داستان «ثعلبه» مشابه است، و از مجموع شأن نزول‌هاى فوق، و مضمون آيات، چنين استفاده مى‌شود: شخص يا اشخاص مزبور در آغاز در صف منافقان نبودند، ولى به خاطر همين گونه اعمال، به آنها پيوستند.

***


[1] «بحار الانوار»، ج 22، ص 40؛ «مستدرك الوسائل»، ج 13، ص 256، ح 15289، 2؛ «مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث، تفاسير «قرطبى»، «طبرى»، ذيل آيه و ...

اسم الکتاب : شان نزول آيات قرآن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر    الجزء : 1  صفحة : 256
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست