اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 548
سادگى كم خواهد شد و زندگىهاى مرفّه و پرزرقوبرق كه انگيزه اصلى فاصله
طبقاتى است برچيده خواهد شد.
5. در حكومت دينى مردم اجراى قوانين حكومت را جزء فرايض و واجبات الهى
مىشمرند و به آن به صورت يك وظيفه دينى نگاه مىكنند و همين، انگيزه نيرومندى
براى اجراى آن ايجاد مىكند تا آنجا كه بسيارى از افراد حاضرند جان خود را نيز فدا
كنند و شهادت را كه از افتخارات بزرگ است پذيرا شوند. درحالىكه در حكومتهاى
سكولار چنين نيست.
اينها و آثار مثبت ديگرى كه در حكومتهاى دينى است آن را از حكومت غير دينى
جدا مىسازد.
***
البتّه نمىتوان انكار كرد كه در طول تاريخ حكومتهايى به نام دين تشكيل
شد كه آثار بسيار شوم و مخرّبى از خود به يادگار گذاشت (مانند حكومت بنى اميّه و
بنى عبّاس و بعضى از حكومتهاى معاصر كه خوشبختانه منقرض شدند) و ممكن است مخالفان
حكومت دينى آنها را دستاويزى براى نفى اين نوع حكومت قرار دهند.
ولى همه مىدانيم حكمرانان اين حكومتها نه عالم دين بودند و نه فقيه و كارشناس
دينى؛ بلكه سياستبازان حرفهاى بودند كه از احساسات پاك دينى مردم سوء استفاده
كردند و تشكيلاتى شبيه سلطنت خودكامگان و دربارهاى عريض و طويل، به نام خلافت
اسلامى به وجود آوردند و جالب اين كه خود آنها نيز در لابهلاى سخنانشان اين مطلب
را نفى نمىكردند كه آنها كارى به مسائل دينى ندارند بلكه هدف حكمرانى شخصى آنان
است.
تعبيرات فقها:
در كلمات فقهاى اسلام اعمّ از فقهاى اهل بيت عليهم السلام و اهل سنّت تعبيراتى
به چشم مىخورد كه گوياى حضور يك تفكّر ويژه است، تفكّرى كه از مقبوليّت دولت و
حكومت اسلامى در ميان مسلمين حكايت دارد و بر ارتباط فقه با مسائل سياسى اجتماعى
تأكيد مىنهد.
تعبير سلطان زمان، سلطان اسلام و امام المسلمين، و امثال آن بخشى از اين تعبيرات است.
در كتاب «شرح الازهار» نوشته امام احمد المرتضى
مىخوانيم: «المراد من السلطان فى
السّنة العلماء حيث يطلقونه، و هو الامام العادل المتولّي لمصالح الدّين؛ منظور از سلطان در روايات اسلامى علماى دين
است در آنجا كه به صورت مطلق به كار مىرود، و آن پيشواى عادلى است كه متولّى
مصالح دينى است».[1]
شيخ مفيد در بحث «انفال» چنين مىنويسد:
«ليس لاحد أنْ يعمل في شيء ممّا عدّدنا من الأنفال إلّا بإذن الامام العادل؛ كسى حق ندارد كه در آنچه از مصاديق انفال بر شمرديم
(مانند زمينهاى موات، جنگها، نهرهاى بزرگ، و حاشيه درياها) جز به