اسم الکتاب : دائرة المعارف فقه مقارن المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 104
امام جواد عليه السلام نيز توانست در فرصت كوتاه عمر خويش (بيست و پنج سال)،
تا آنجا كه حاكمان وقت اجازه مىدادند، به ترويج مكتب اهل بيت بپردازد و از جمله،
گاه مشكلات فقهى خلفا را مىگشود و گاه در مناظرات، مسائل مهم فقهى را حل مىكرد. [1] دانشمندان
بزرگى از اهل سنّت درباره عظمت علمى و وجودى آن حضرت سخن گفتهاند. از جمله ابن
حجر هيتمى مىنويسد: «مأمون او را به دامادى خود انتخاب كرد؛ زيرا با وجود سن كم،
از نظر علم و آگاهى و حلم، بر همه دانشمندان برترى داشت». [2]
سبط بن جوزى مىگويد: «او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود». [3]
پس از امام جواد عليه السلام فرزند بزرگوارش امام هادى عليه السلام در عصرى
امامت و زعامت شيعه را به عهده گرفت، كه فشارها و اختناق بيش از گذشته شد.
و آن حضرت براى فعاليت فرهنگى در سطحى گسترده، آزادى عمل نداشت؛ اما در همان
شرايط نامساعد نيز، افزون بر پاسخ به شبهات اعتقادى، فعاليتهاى حديثى و فقهى نيز
داشت و شاگردان فراوانى را تربيت كرد.
پاسخها و حل مشكلات فقهى آن امام در فرصتهاى به دست آمده، گواه دانش سرشار او
است. [4]
زمان امام حسن عسكرى عليه السلام فشارها بيش از گذشته بود. به قدرى حكومت عبّاسى
از نفوذ امام نگران بود كه حضرت ناگزير شد هر هفته روزهاى دوشنبه و پنج شنبه در
دربار حاضر شود. [5] ولى با
اين حال، امام عليه السلام شاگردان و نمايندگانى را در شهرها گماشته بود و اين
گونه در مسير ترويج مكتب اهل بيت و فقه و حديث تلاش مىكرد.
پس از امام حسن عسكرى عليه السلام امامت به فرزندش امام مهدى عليه السلام
منتقل شد. آن حضرت داراى دو غيبت بود؛ غيبت صغرى و كوتاه مدت كه حدود 69 سال طول
كشيد. و غيبت كبرى كه با پايان يافتن دوران غيبت صغرى آغاز و تا زمان ظهور آن حضرت
ادامه خواهد داشت.
هر چند امام مهدى عليه السلام آشكارا امامت مردم را به عهده نداشت؛ ولى در
همان دوران غيبت صغرى، به وسيله نوّاب خويش متكفّل هدايت پيروان مكتب اهل بيت بود
و مشكلات علمى و فقهى آنان را حل مىكرد. از جمله آنها، مىتوان به پاسخ امام عليه
السلام به پرسشهاى «اسحاق بن يعقوب» در زمينههاى
[1]. براى آگاهى از مناظرات امام جواد
با يحيى بن اكثم، دانشمند معروف زمان مأمون عبّاسى، ر. ك: بحار الأنوار، ج 50، ص 78- 75. همچنين فتواى آن حضرت
درباره كيفيّت قطع دست سارق، در مجلس معتصم عبّاسى و در حضور فقهاى آن زمان، دليل
روشنى از دانش فقهى آن امام است. (ر. ك: وسائل
الشيعة، ج 18، ص 490، ابواب حدّ السرقه)
[4]. فتواى فقهى امام عليه السلام
درباره مسيحى زناكار كه قبل از اجراى حد مسلمان شده بود و مخالفت آن حضرت با نظر
يحيى بن اكثم و ديگر فقهاى دربارى، بسيار جالب است. (ر. ك: وسائل الشيعة، ج 18، ص 408، ابواب حد الزنا، باب 36).
همچنين نذر متوكّل و اختلاف نظر در نحوه اجراى آن و راهگشايى امام عليه السلام
نمونه ديگرى است (ر. ك: تذكرة الخواص، ص 360).