اسم الکتاب : تاريخ حديث شيعه در سده هاى دوازدهم و سيزدهم هجرى المؤلف : صفره، حسين الجزء : 1 صفحة : 35
البته با وجود چنين نگرش ملايمى از سوى شيخ يوسف بحرانى، دانشمندانى مانند: ميرزا محمّد اخبارى (م 1231 ق) در ناسزاگويى نسبت به مجتهدان و مخالفت با اجتهاد، از هيچ كوششى فروگذار نمىكردند و سرانجام نيز جان خود و فرزندانشان را در اين راه از دست دادند.
اختلافات اصوليان و اخباريان
از مسائل قابل توجّه، اختلافات اخباريان و اصوليان و مبارزه شديد اين دو گروه با يكديگر است كه از اواخر قرن يازدهم، نمايان گرديد.
گرايش اخبارى، روش اجتهاد و تفكّر تعقّلى و تحليلى را در فقه شيعى محكوم مىنمود و به پيروى از ظاهر احاديث مذهبى دعوت مىكرد. ملّا محمّد امين استرآبادى، در كتاب الفوائد المدنية، با استدلالاتى حجّيت عقل را براى كشف حقايق، مورد ترديد قرار داد و اصول فقه شيعى را كه بر اساس استدلالات و تحليل عقلى بنا گرديده است، به شدّت رد كرد و منطق ارسطويى را كه اساس اجتهاد و استدلالات و فقهاى اصولى است، بىاعتبار شمرد. مىتوان گفت كه مهمترين اختلاف ميان دو گرايش اخبارى و اصولى در فقه شيعه، همين مسئله اعتبار يا عدم اعتبار عقل در مباحث مذهبى بود.[1]
براى اخباريان و اصوليان، اختلافات فراوانى برشمردهاند كه بسيارى از آنها با يكديگر قابل جمع است و در عمل نيز در دورههاى بعد، اين دو جريان تا حدّ زيادى به هم نزديك شدند. برخى از اختلافات عمده اين دو مشرب فكرى به قرار زير است:
1. اصوليان، اجتهاد را واجب عينى يا تخييرى مىدانند و اخباريان، آن را حرام و اخذ روايت از معصوم عليه السلام را واجب مىدانند.