اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 51
بود و موجب پديد آمدن فرضيههاى مختلفى شده بود. اكنون پاسخ اين سؤالات را در تفاوت «هوش هيجانىِ» افراد مىدانند.
هوش هيجانى
ارسطو، هوش هيجانى را «عصبانيت به شخص صحيح، به درجه صحيح، در زمان صحيح، به منظور صحيح و به شيوه صحيح» مىدانست.
هوش هيجانى، يك توانايى جدا از «هوش منطقى» به حساب مىآيد كه با آن تناقض ندارد؛ ولى وجود هر دوى آنها در يك فرد، باعث موفّقيت او مىگردد. كسى كه از هر دو هوش منطقى و هيجانى بالايى برخوردار است، مىداند كه چگونه هيجانهايش را كنترل كند و هوش منطقى خود را در راه صحيح به كار گيرد؛ اما كسى كه از هوش هيجانى پايينى برخوردار باشد، ولو آن كه هوش منطقى خوبى داشته باشد، گرفتارىهاى زيادى در زندگى خواهد داشت. همه افراد، منطقاً مىدانند كه مصرف مواد مخدّر، كار درستى نيست و در درازمدت، باعث ناتوانى آنها مىشود؛ ولى عدم كنترل خود در كسب لذّتى فورى، موجب ناديده گرفتن منطق و فدا كردن سود درازمدت مىشود.
هوش هيجانى، از پنج توانايى فردى تشكيل مىشود:
1. آگاهى از خود
؛ يعنى فرد از هيجانات خود در لحظههاى مختلف، آگاهى داشته باشد. فردى با هوشِ هيجانى پايين، نمىتواند بين عواطف مختلف خود، تفكيك قائل شود، مثلًا نمىداند غمگين است يا عصبانى.
طبيعى است هنگامى كه عواطف منفى خود را به خوبى نشناسد، نمىتواند راه مقابله با آنها را بيابد؛
2. كنترل هيجانات خود
؛ يعنى توانايى تنظيم و كنترل هيجانهاى منفى نظير: اضطراب، عصبانيت، افسردگى و ...؛
اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 51