اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 223
جهان، حجاب در بين زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طول تاريخ، فراز و نشيبهاى زيادى را طى كرده و گاهى با اعمال سليقه حاكمان، تشديد يا تخفيف يافته است، ولى هيچ گاه بهطور كامل، از بين نرفته است.
اگر به لباس ملّى كشورهاى جهان بنگريم، به خوبى حجاب و پوشش زن را در آن مىبينيم. دقّت در لباس ملّى كشورها ما را از ورق زدن كتابهاى تاريخى براى يافتن ملّتها و اقوامى كه زنان آنها داراى حجاب بودهاند، بىنياز مىسازد و به خوبى اثبات مىكند كه حجاب در ميان بيشتر ملتهاى جهان، معمول بوده و به مذهب يا ملّت خاصى، تعلق نداشته است.
تمام اديان آسمانى، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمردهاند و جامعه بشرى را به سوى آن دعوت كردهاند؛ زيرا لزوم پوشش و حجاب، به طور طبيعى در فطرت زنان، به وديعت نهاده شده است و دستورهاى اديان الهى، هماهنگ و همسو با فطرت انسانى، تشريع شده است.
در اديان زرتشت، يهوديت، مسيحيت و اسلام، حجاب زنان، امرى لازم بوده است. كتابهاى مقدّس مذهبى، دستورها و احكام دينى، آداب و مراسم و سيره عملى پيروان اين اديان الهى، بهترين شاهد و گواه اثبات اين مدّعاست.
حجاب در شريعت زرتشت
ظاهراً از شخص زرتشت، تعليمى درباره پوشش زن به ما نرسيده است، بجز پارههايى از اوِستا كه مىگويند زن، در روزهاى خاصّى از هر ماه (ايام عادت ماهانه)، بايد از جانب همسر و تمام نزديكانش ترك و رها شود و هيچكس او را نبيند و معاشرتى با او نداشته باشد.[1]