اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 213
خلاصه آن كه: 1. قانونگذار نمىتواند يك فرد يا گروه اندك را ملاك وضع قانون قرار دهد. 2. ظاهر، نشانه باطن است. 3. ظاهر، بر باطن و شخصيت درون، تأثير مىگذارد.
نكته دوم: تفاوت حجاب مرد و زن، چرا؟
چرا در حجاب و پوشش، ميان زن و مرد، فرق گذاشته مىشود؟ چرا زن بايد خود را بپوشاند، امّا مردْ آزاد است؟ يكى از نشريات زنانه خارج از كشور، پس از نقل سخن يكى از نويسندگان، در نقد وى نوشته است:
... وى در صحبتهايش حجاب و پوشش را فقط براى زنها ضرورى مىداند؛ زيرا آنها، عامل فسادند و اگر زنى با معيارهاى اسلامى راه نرود و نشستن و برخاستنش باعث ناراحتى «بعضى» ها شود، زن، بىحيا محسوب مىشود. پس بنا بر اين، بىعقل و سبكسر است و آن مردهايى كه با حركات زن، دچار ناراحتى مىشوند، كاملًا عادى و بهحق هستند. اين زن است كه بايد متانت داشته باشد و كار حرام نكند، اجازه ندهد كه كسى به وى نگاه حرام بيندازد و در جمله، هميشه بايد «ناموس» خود را بپوشاند ... از وظايف مرد، هيچ وقت كسى حرف نمىزند؛ زيرا مرد از نظر فقها، آزاد خلق شده است.[1] همين مطلب را استاد عبد الحليم ابوشقه در كتاب تحرير المرأة فى عصر الرسالة (آزاد شدن زن در عصر رسالت) آورده و به آن پاسخ گفته است.