اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 199
شكمبارگى و ميل جنسى) و يا قوىتر و ريشهدارتر مىشوند، امّا ابزارهاى خود (قدرت بدنى و قُواى فكرى و حواسّ پنج گانه و ...) را از دست مىدهند (مثل: چشمچرانى يا حرص مال).
هوس از ديدگاه دين
از ديدگاه دين، انسان، موجودى است كه عقل و شهوت، در وجودش با هم درآميختهاند، به گونهاى كه گاهى نيروى عقل، او را به جانب خويش مىكشد و تفكّر و عقلگرايى سرلوحه كارها و برنامههاى او مىشود و گاهى نيروى شهوت، او را به سمت خود سوق مىدهد و تمايلات و خواستههاى شهوانى در او فعّال مىگردند. آرى! بشر، چه بخواهد و چه نخواهد، همواره هوسها و تمايلاتى در وجود خود دارد كه او را به اين سو و آن سو، سوق مىدهند.
آنچه براى يك انسانِ كمالجو مهم است، چگونگى برخورد با اين هوسها و تمايلات درونى است؛ چرا كه در اثر پيروى نادرست از همه خواستهها و هوسهايمان، به تدريج، نيروى انديشه و درخشندگى عقل و ايمان در وجودمان رو به خاموشى مىرود و در نهايت، به درجهاى پايينتر از حيوانات، تنزّل خواهيم كرد. قرآن مجيد مىفرمايد:
پيروى از هواى نفس مكن، كه تو را از راه خداوند، منحرف مىكند.[1] در سخنى از امام صادق عليه السلام، پيروى از هوسها، «بزرگترين دشمن براى مردم» معرفى شده است.[2] بنا بر اين، با توجّه به آنچه گذشت، نتيجه مىگيريم كه انسانِ طالب كمال و