اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 190
در تعهّد، سطح معيّنى از تحوّل شخصيتى نياز است كه دو طرف، قبول مسئوليت كنند. بسيارى از كسانى كه دوست دارند ژست عاشقها را بگيرند و حال آن كه به لحاظ شخصيتى، به سطح تحوّل لازم براى «تعهّد» نرسيدهاند، اينها نيز بايد بدانند كه عشقى بىفرجام يا بدفرجام خواهند داشت؛[1] چرا كه آنها چند روزى با هم خوشاند و حتى اگر صادقانه به يكديگر وعده بدهند، باز در مقام عمل، نمىتوانند آن را اجرا كنند. به همين دليل، درصد بالايى از عشقهاى دوره دبيرستان، از اين نوعاند. لذا مخصوصاً دختر خانمها بايد توجّه داشته باشند تا از برقرار شدن اين نوع ارتباطها، پرهيز كنند و شكّى نيست كه آسيبى كه به آنها مىرسد، به مراتبْ بيش از پسران است.
رابطهاى غير هَنجارى
حال، حامد مىدانست كه اولًا رابطه عاشقانه، على رغم زيبايىهاى رُمانتيك آن، يك رابطه غير هنجارى محسوب مىشود كه دير يا زود بايد به رابطهاى منطقى و بههنجار تبديل شود، به طورى كه قواى شناختى (عقلانى) شخص بتواند احساسات و هيجاناتِ او را تحت كنترل داشته باشد و اگر دو نفر بخواهند زندگى خوبى داشته باشند يا دو دوست، بخواهند دوستى پايدارى داشته باشند، چارهاى جز اين ندارند كه يك دوستىِ «بههنجار» داشته باشند.
البته آنچه حامد تاكنون دريافته بود، تنها نظر و ديدگاه علم روانشناسى (به عنوان يك علم تجربى) بود و بىشك، علم تجربى، محدوديتهاى خاص خودش (مثل محدوديت روش تحقيق، ابزار تحقيق و ...) را دارد. به همين خاطر، حامد، بسيار علاقهمند بود كه در اوّلين فرصت، ديدگاه اسلام را نيز بداند و بفهمد كه: آيا روانشناسى با دين، همعقيده است يا خير؟