اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 168
4. حوزه معمارى
در معمارى سنّتى، حجابهاى ساختارى بسيارى وجود داشت. در بسيارى از خانههاى سنّتى ايران، دو بخش درونى و بيرونى بود. قسمت بيرونى، براى آمد و شد ميهمانها و غريبهها فراهم مىگشت و قسمت درونى، سراى آسايش محارم و اهل خانه بود. بر در خانهها، دو كوبه متمايز قرار داشت:
يكى از كوبهها ويژه مردان و ديگرى مخصوص زنان بود. هر كوبه، صداى خاصّى داشت كه با آن، مرد بودن يا زن بودن كوبنده در، مشخص مىگشت و اهل خانه مىفهميدند زن، پشت در است يا مرد و بر همين اساس، يا مرد براى گشودن در مىرفت يا زن؛ امّا پس از راهيافتن فرهنگ برهنگى به ادبيّات، هنر و ورزش غربىها، معمارى غربى نيز نماد بىعفّتى گشت.
در ابتدا ساختمانها به گونهاى طرّاحى شدند كه به جاى ديوار از نردههاى آهنين بهره مىبردند. اندك اندك، معمارى برهنگى به درون خانهها كشيده شد. ابتدا آشپزخانهها بدون در و دروازه يا به اصطلاح «اوپن» شد و سپس ديوارهاى حمّام و اتاقهاى ديگر، بلعيده و يا به شيشه تبديل شد.
اساساً آپارتمانسازى، با راهروها و آسانسورهاى تنگ و مشترك، پنجرههاى مُشرف به هم و اين گونه اختلاطهاى ناگزير، از حيا و عفاف مىكاهد.[1]
[1]. مىبينيد كه عفّت، عرصههاى گوناگون زندگى را فرا مىگيرد. قرآن كريم، عفّت در راه رفتن را مطرح مىكند. زنها در زمان قديم، خلخال به پا مىكردند. خلخال، يك آويزه زينتى بوده است و هنگام راه رفتن، آهنگ گوش نواز آن، دلها را وسوسه مىكرده است. قرآن كريم مىفرمايد:« و پاهاى خود را[ به گونهاى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مىدارند، معلوم گردد»( سوره نور، آيه 31).
و داستان راه رفتن عفّتمند دختر حضرت شعيب عليه السلام نيز جالب است:« پس يكى از آن دو زن- در حالى كه به آزرم، گام بر مىداشت- نزد وى آمد»( سوره قصص، آيه 25) و وقتى مىخواستند به طرف شعيب بروند، حضرت موسى عليه السلام به آن دختر فرمود: تو از پشت سر من راه بيا كه ما به پشت سر زنان نگاه نمىكنيم( بحار الأنوار، ج 13، ص 32)
اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 168