اسم الکتاب : جوان، هيجان و خويشتندارى المؤلف : گروهى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 131
انسانيت قرار دارد[1] و هرچه اين گرايش، شديدتر و سريعتر باشد، هجوم آفات نيز شديدتر و سريعتر خواهد بود.[2] پس در اينجا يك هنرمندى نياز است: هنر تشخيص ارضاكننده سودمند از ارضاكننده زيانآور.
كسى كه از هنر انسانيت، برخوردار و به سرنوشت خود علاقهمند باشد، شاهين غريزه جنسى خود را در هرجا كه لذّت يافت مىشود، فرود نمىآورد؛ چرا كه شايد دامى عاقبتسوز، پهن شده باشد. شهوت، كمينگاه شيطان است.[3] بىدقّتى و شتابزدگى در انتخاب ارضا كنندهها، ممكن است انسان را به دام سياه شيطان درافكند؛ دامى كه رهايى از آن، ناممكن و يا بسيار دشوار است.
به بيان ديگر، هرچند ماهيت شهوت، جذب منفعت است، ولى چون حركت نيروى شهوت به سمت منفعتها، قهرى و خود به خود نيست، نيازمند تشخيص هوشمندانه است. ممكن است اشتباه انسان در تشخيص، سبب جذب زيان گردد و اين، امرى شگفت و در عين حال، توجّه برانگيز است. ممكن است نيروى جاذبه- كه رسالتش جذب منفعت است-، در عمل، به جذب زيانْ منجر شود. شهوتِ كنترل نشده، شهوت هرزه و شهوتى كه تحت مديريت انسان نبوده، يله و رها باشد، چنين حالتى دارد. كارها بر دو قسماند: كارى كه لذّت آن تمام مىشود و پيامدهاى منفى آن باقى مىماند، و كارى كه زحمت آن پايان مىپذيرد و پاداش آن باقى مىماند.[4]
لذّت مطلوب
لذّت مطلوب، آن است كه دو ويژگى عمده داشته باشد: يكى «پايدار بودن» است. لذّتى كه پايدار نباشد، خيرى در آن نيست و بلكه بالاتر از اين، در