مىكرده است، و اهل جاپلقِ لرستان است، چرا كه آنجا متولد شده
است، و اهل قم است، كه آنجا اقامت نمود و اما او متعلق به همه سرزمينِ ما و متعلق
به عالم علم و دانش و فرزانگى است.
هجرت و تحصيل
ميرزاى قمى مقدمات علوم
را نزد پدر گرامىاش فراگرفت و پس از آنكه به سنين رشد رسيد راهى خوانسار شد.
در اين شهر از محضر مير
سيد حسين خوانسارى (د 1191 ق)[1] چند سالى
فقه و اصول را فرا گرفت و موفق به اخذ اجازه از وى شد[2]. ميرزا با خواهر استاد ازدواج كرد و
راهى عتبات عاليات شد.
ايشان در جوار بارگاه
ملكوتى سلطان اوليا حضرت سيد الشهدا- ارواحنا فداه- وارد جرگه شاگردان استاد كل
وحيد بهبهانى (د 1206 ق) شد و از خرمن دانش آن استاد فرزانه، خوشه چينى كرد و موفق
به دريافت اجازه اجتهاد و روايت از ايشان شد.
ميرزاى قمى همچنين از
شيخ محمّد مهدى فتونى نجفى (د 1183 ق) و آقا محمّد باقر هزار جريبى (د 1205 ق)
اجازه روايت دارد[3].
اساتيد فرزانه، استاد
يگانه پرورش دادند و ميرزاى قمى با رسيدن به مقام بلندِ دانش و علم، به زادگاه خود
بازگشت و در درّه باغِ جاپلق و سپس قلعه بابو در همان حوالى، مقيم شد. ايشان در
جاپلق به تدريس و تحقيق مشغول بود و سپس راهى اصفهان شد و در مدرسه كاسهگران،
محفل درس برقرار كرد و جمع زيادى از طلاب از محضرش استفاده نمودند.
[1]. او جد صاحب روضات و از مشايخ اجازه سيد
بحرالعلوم است و داراى آثارى چون شرح المعة، شرحزيارة العاشورا، شرح دعاء ابى
حمزه و رسالة الاجماع است.
ن. ك: طبقات أعلام الشيعة،( قرن
12 ق)، ص 203؛ روضات الجنات، ج 7، ص 107؛ مستدرك الوسائل، ج 3، ص، 385.