اسم الکتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 719
فرمود: «اى زيد! آنچه در نزد ماست، براى تو بهتر است و تو از شيعيان ما هستى. راه [آخرت]، به سوى ماست و ميزان و حساب [اعمالِ] شيعيان ما، بر عهده ماست. به خدا سوگند، من به شما مهربانتر از شما به خودتان هستم. اى زيد! گويا من به تو مىنگرم كه در جايگاه بهشتىات به همراه حارث بن مغيره نصرى، قرار گرفتهاى».
1073 رجال الكشّى- به نقل از ابو بصير-: عِلباء اسدى، والى بحرين شد و مبلغ هفتصد هزار دينار و تعدادى چارپا و برده به دست آورد. همه اينها را بُرد و در برابر امام صادق عليه السلام گذاشت و گفت: من از سوى بنى اميّه، والى بحرين شدم و فلان مقدار، ثروت به دست آوردهام و همهاش را خدمت شما آوردهام و مىدانم كه خداوند عز و جل هيچ مبلغى از آن را براى آنان روا ندانسته و همهاش براى شماست. امام صادق عليه السلام به او فرمود: «آنها را بياور».
او آنها را آورد و در برابر ايشان قرار داد. امام عليه السلام به او فرمود: «از تو پذيرفتيم و به تو بخشيديم و برايت حلال كرديم و بهشت را از جانب خدا برايت ضامن شديم».
1074 رجال الكشّى- به نقل از ابو بصير-: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم. به من فرمود:
«هنگام درگذشت عِلباء، تو حضور داشتى؟». گفتم: آرى. او به من گفت كه شما بهشت را برايش ضمانت كردهايد و از من خواست كه اين مطلب را به شما بگويم. امام عليه السلام فرمود: «راست گفته است». من گريستم و گفتم: فدايت شوم! پس منِ سالخورده ناتوانِ كورِ ارادتمند شما، چه؟ براى من هم ضمانت فرما.
فرمود: «ضمانت كردم». گفتم: به حقّ پدرانت، آن را برايم ضمانت كن. آن گاه، نام يكايك آن بزرگواران را بردم. فرمود: «ضمانت كردم». گفتم: به حقّ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آن را برايم ضمانت كن. فرمود: «ضمانت كردم». گفتم: به حقّ خداى
[1]. علباء بن دَرّاع اسدى، از اصحاب امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام و شيعهاى جليل القدر و ممدوح است. در روزگار امام صادق عليه السلام، والى بنى اميّه در بحرين بود و در همان ايّام در گذشت.
اسم الکتاب : بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث المؤلف : محمدی ریشهری، محمد الجزء : 1 صفحة : 719