مدارس متعدّد، نقش مهمى در ترويج معارف اهل بيت عليهم السلام ايفا نمود. شهررى، بعد از مهاجرت شيخ صدوق به آن جا، مركزى براى اشاعه معارف اهل بيت بوده است.
گفتنى است كه قرن ششم، دوره سيطره افكار و آراى شيخ طوسى است. اين را مىتوان از نگاهى به فهرست مؤلّفان امامى قرن ششم دريافت كه غالباً نزد شاگردان شيخ، تلمّذ كردهاند.
مهمترين منبعى كه اطلاعات ريز تاريخى همراه با شمايى از وضعيت فكرى شيعه را در اختيار ما قرار مىدهد، كتاب فارسىِ بعض مثالب النواصب فى نقض كتاب فضائح الروافض عبد الجليل قزوينى (مشهور به كتاب نقض) است.[1] اين كتاب پاسخى است به كتاب فضائح الروافض، نوشته نويسندهاى از اهل سنّت كه ادّعا نموده در آغاز، شيعه بوده و سپس به تسنّن گرويده است.
سواى نكات فراوان و جالبى كه در كتاب قزوينى عرضه شده است، آنچه براى ما در اينجا اهمّيت دارد، گزارشهاى او در مورد مدارس شيعه است.[2] اين گزارشها، تنها شواهد موجود فعلى از حضور چشمگير تشيّع در شهررى در قرن ششم است.
قزوينى در پاسخ به گفته مؤلّف فضائح- كه گفته: «و به روزگار سلطان ملكشاه و سلطان محمّد- قدس اللَّه روحهما- نگذاشتندى كه اينان مدرسه و خانقاه سازند»- اطلاعات جالبى از مدارس شهررى ارائه نموده، مىنويسد:
امّا جواب اين كلمه كه از وجوه، دفع ضرورى كرده است، آن است كه نمىدانم كه به كدام بقعه اشارت مىكند. اگر به تحصير و تعديد مدارس سادات مشغول شويم در بلاد خراسان و حدود مازندران و شهرهاى حلب و حرّان و از بلاد عراق چون قم و كاشان و آبه، كه «مدارس چند است و كى بوده است و اوقاف چند دارد؟»، طومارات كتب خواهد؛ امّا از براى دفع شبهت را اشارتى برود به شهر رى كه منشأ و مولد اين قائل است: