مدنى، از نويسندگان اهلسنّت، در تفسير آيات تعدد زوجات، وجود وضعيت اجتماعى مناسب، مانند زمان جنگ يا بيمارى و نازايى زن را مجوز چندهمسرى مىداند كه حاكم مىتواند اجراى اين قانون را بر عهده گيرد تا از تحقق شرايط، اطمينان حاصل كند.[2]
7. لزوم معرفت در مباحث انسانشناسى
در مسائل اعتقادى و انسانشناختى، دلالت و سند، زمانى پذيرفته است كه به مرحله اطمينان برسد؛ وگرنه بايد آن حديث را مسكوت گذاشت، و براساس آن، به نام دين، رأيى صادر نكرد. اصوليان و فقيهان و مفسران، بر اين امر تأكيد دارند. البته كثرت و تعدد نقل و وجود اسناد بسيار، مىتواند درباره سند، قطعآور باشد؛ اما قطعيت دلالت، محتاج شواهد و قراينى فراتر از ظهور (ظاهر نص) است.
همچنين فهم عالمان دينى مىتواند شاهد و قرينهاى براى دلالت باشد؛ اما اين تا زمانى استكه شاهدى برخلاف آن يافت نشود؛ وگرنه بايد آن فهم را تخطئهكرد.
براىنمونه، قرنها فقيهان به قليلبودن آب چاه معتقد نبودند، با آنكه صحيحه اسماعيل بن بزيع در كتب حديثى وجود داشت.
نيز پس از شيخ طوسى، مجتهدان، تحت سيطره عظمت علمى ايشان، مقلّدانى بيش نبودند. در اينباره، به ذكر چند شاهد مىپردازيم:
آية اللَّه نايينى معتقد است:
در زمينه اصول عقايد، به «گمانْ» اعتنايى نيست؛ بلكه بايد «علم» حاصل شود، و در جايى هم كه راه علم مسدود است، مىتوان به نحو اجمال عقيده داشت؛ يعنى