اسم الکتاب : نظام اخلاقى اسلام المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 158
است، و امّا چرا پيامبر به آنان مى گويد: اسلام آورده ايد، ولى ايمان نياورده ايد; در صورتى كه از نظر ظاهر، هم اسلام آورده بودند، هم ايمان و در باطن نه ايمان داشتند و نه اسلام; نكته آن را بعداً خواهيم گفت.
در قرآن مجيد به ايمان زبانى، در برخى از آيات اشاره شده است; آن جا كه مى فرمايد:
«گفتار كسانى ك[1]ه به سوى كفر شتاب مى كنند، تو را غمگين نسازد; آنان آنچه را كه در دل ندارند به زبان جارى مى سازند».
از اين بيان روشن مى شود كه مركز واقعى اسلام و ايمان روح انسانى است و زبان تجليگاه هر دو مى باشد; اگر چه گاهى تظاهر به اسلام و ايمان با واقع وفق نمى دهد، و از وجود ايمان و اسلام درونى حكايت نمى كند.
بنابراين «ايمان» بر خلاف پندار برخى، مخصوص به قلب و اسلام مخصوص به زبان نيست، بلكه هر دو از نظر ظاهر و باطن داراى درجاتى هستند.
معانى ديگر اسلام و ايمان
معناى رايج و شايع اين دو اصطلاح همان بود كه گفته شد، ولى از برخى از آيات و روايات، معانى ديگرى نيز براى آنها استفاده مى شود كه در ذيل بيان مى شود:
1. گاهى اسلام به همان تسليم ظاهرى و ايمان به اعتقاد باطن اختصاص داده مى شود و اين دو معنا در صورتى از آنها اراده مى شود كه اين دو لفظ در مقابل