responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 446

شده است و آنان در اين كار مستقل مى باشند. و لذا آيات مربوط به شفاعت اصرار دارد كه هيچ كس بدون اذن خدا نمى تواند شفاعت كند[1]. اگر عقيده آنان اين بود كه معبودهاى آنان به اذن خداوند شفاعت خواهند كرد، ديگر اصرار بر مسئله نفى شفاعت بدون اذن خداوند، چندان لزومى نداشت.

گروهى از حكماى يونان براى هر نوع از انواع جهان، خدايى پنداشته و تصور مى كردند كه تدابير اين انواع به آنان تفويض و تدبير جهان كه فعل خداوند است به آنان سپرده شده است. آن گروه از عرب جاهلى كه فرشتگان و ستارگان سيار و ثابت را مى پرستيدند، به خاطر اين بود كه تصور مى كردند كه تدبير جهان خلقت و انسان به آنان تفويض شده و خداوند از مقام تدبير به كلى معزول شده است و آنان با اختيار تام مالك تدبير جهان مى باشند. از اين جهت هر نوع خضوع و كرنشى كه مجسم كننده اين احساس بود، عبادت و پرستش شمرده مى شد.[2]

گروه ديگرى از عرب جاهلى اصنام و اوثان چوبى و فلزى را خالق و آفريدگار خود و يا مدبر جهان و انسان نمى دانستند، ولى آن ها را مالكان مقام شفاعت مى انديشيدند و مى گفتند:

(...هؤلاءِ شُفَعاؤنا عِنْدَ اللّهِ...).[3]

«اينان شفعيان ما نزد خدا هستند».

روى همين انديشه باطل كه آن ها مالك مقام شفاعت هستند، آن ها را پرستيده و پرستش آن ها را مايه تقرب به درگاه الهى مى پنداشتند. آن جا كه مى گفتند:


[1] بقره (2) آيه 255.
[2] ملل و نحل، ج2، ص 244.
[3] يونس (10) آيه 18.
اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر    الجزء : 1  صفحة : 446
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست