اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 168
خورشيدى نديده بود.
برخى از روايات اين نظر را تأييد مى كند، و مى گويد: وى از آغاز كودكى در غار بود و مادر وى از ترس جبار زمان (نمرود) او را در آن جا پنهان ساخته بود و اين نخستين بار بود كه وى غار را ترك گفته بود و به اجتماع پيوسته و به تحقيق و جست و جو پرداخت.
ولى در اين جا احتمال ديگرى نيز هست و آن اين كه وى قبلاً ستاره و ماه را ديده بود، ولى نه با ديده تحقيق و جست وجو گرانه و اين نخستين بار بودكه وى به عنوان يك فرد محقّق چشم به ستاره و ماه دوخت و از آن نتيجه توحيدى گرفت. از اين جهت قرآن اين نظر را كه با ديده هاى پيشين فرق داشت، اين گونه حكايت مى كند:(فَلَمّا رَأى كوكباً...) ; «وقتى ستاره اى را ديد...» تو گويى قبلاً چنين رؤيتى تحقق نپذيرفته بود.
3. جمله (يا قوم إِنّى برىءٌ مِمّا تُشركُونَ) گواهى مى دهد كه وى تحقيق و جستو جوى خود را ميان قومى آغاز كرد كه به اين اجرام نورانى به عنوان «رب» مى نگريستند و آنان نيز در تمام مراحل سه گانه با ابراهيم همراه بودند و به تحقيق و جستو جوى او در تشخيص «رب» مى نگريستند و سخنان او را مى شنيدند، و اگر جريان غير از اين بود صحيح نبود كه يك مرتبه قوم خود را مورد خطاب قرار دهد و بگويد:
(يا قوم إِنّى برىءٌ) ; «من از دو گانه پرستى شما بيزارم»، زيرا هدف از اين خطاب اين است كه قوم او نيز به او بپيوندند و راه شرك را نپويند و اين تكليف در صورتى صحيح است كه آنان منطق محكم ابراهيم را شنيده باشند.
4. هنگامى كه ديده ابراهيم به ستاره و ماه و خورشيد مى افتاد، مى گفت: (هذا ربّى) ; «اين پروردگار من است». اين جمله، به دلايلى كه بيان مى شود، به معناى تصديق قلبى به ربوبيت ستاره نيست، بلكه هدف طرح
اسم الکتاب : منشور جاويد المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 168