غزوۀ فتح، نمونۀ بارز اين سياست است. طراحى فوق العادۀ پيامبر خدا (ص) و تكيۀ فراوان آن حضرت بر عوامل روانى، اطمينان قريش به پيروزى بر مسلمانان را متزلزل ساخت، تا جايى كه پيشوايشان، يعنى ابوسفيان به مردم گفت: «اى جماعت قريش اين محمّد است و با چنان هيبتى به سوى شما آمده كه قدرت رويا رويى با او را نداريد.»
با نقشۀ رسول خدا (ص) هدف آن حضرت يعنى فتح بدون خونريزى مكّه برآورده شد.
پنجم: ترسانيدن و فشار روانى
ابو سفيان به رسول خدا (ص) نوشت و اظهار داشت: «نيمى از محصول مدينه را از تو مىخواهيم، يا اين پيشنهاد را مىپذيرى و يا اين كه براى ويرانى سرزمين و از بن كندن آثار آماده باش» ؛ و اين شعر را سرود: قبايل نزارى هم پيمان شدهاند
رسول خدا (ص) طى نامهاى به او پاسخ داد كه نامۀ اهل شرك، نفاق، كفر و تفرقه رسيد و منظور شما را دريافتم؛ به خدا سوگند هيچ پاسخى جز پيكان تير و لبۀ شمشير نمىدهم، بازگرديد، واى بر شما از بت پرستى و بشارت بادتان ضربت شمشير و شكافتن سرها و ويرانى سرزمين و از بن كنده شدن آثار. [2]
ابو دجانۀ انصارى [3]با نيّتى پاك، شمشير را از رسول خدا (ص) گرفت و مغرورانه ميان
[1] -محمود شيت خطاب و همكاران اقتباس النظام العسكرى، ص 150؛ ر. ك: محمد الخضرى، نور اليقين، چاپ سوم، ص 228؛ محمد غزالى، فقه السيرة، چاپ هفتم، ص 410؛ محمد سعيد رمضان البوطى، فقه السيرة، دار الفكر، ص 358-359؛ عبدالسلام هارون، تهذيب سيرة ابن هشام، چاپ هشتم، ص 150-151.
[2] -محمود شيت خطاب و همكاران، اقتباس النظام العسكرى، ص 150-151.
[3]- ابو دجانه (. . . -11 ه. /. . . -632 م) ، سماك بن خرشه خزرجى بياضى انصارى، معروف به ابو دجانه، صحابى و ازقهرمانان شجاع بود و در اسلام آثار زيبايى دارد. وى در بدر حضور يافت، در احد استقامت ورزيد و زخمهاى بسيارى برداشت و در يمامه به شهادت رسيد. راه رفتن متكبرانۀ عجيبى داشت و بدان مثل زده مىشود. رسول خدا (ص) در جنگى به او نگريست، در حالى كه مغرورانه ميان صفوف راه مىرفت، پس مىفرمود: اين راه رفتنى است كه خداوند جز در اين مكان آن را دشمن مىدارد. به او صاحب مشهّره گفته مىشد. به خاطر جنگيدن با شمشير خودش و شمشير رسول خدا (ص) در روز احد به او ذوالسيفين (صاحب دو شمشير) گفتهاند. و دربارۀ نسب او گفته شده است: سماك بن اوس بن خرشه. (ر. ك: زركلى، الاعلام، ج 3، ص 138-139.)