عادتى است كه انسان بدون اينكه تحت تأثير عامل خارجى قرار گيرد، در خود ايجاد مىكند، مانند نوشتن و شب زندهدارى. انسان، نخست نوشتن را نمىداند، ولى بر اثر تمرين و تكرار چنين عادتى را در خويشتن ايجاد مىكند، همينطور ساير هنرها و فنونى را كه در زندگى به دست مىآورد، همانگونه كه بر اثر تكرار و تمرين به شجاعت، سخاوت، عفت و... عادت مىكند. اينها عاداتى است كه انسان بدون اثرگذارى نيروى خارجى كسب مىكند.
ب - عادت انفعالى
عادتى است كه انسان تحت تأثير يك عامل خارجى، عملى را انجام مىدهد و به آن خو مىگيرد بگونهاى كه دست كشيدن از آن برايش بسيار مشكل مىشود، مانند عادت كردن به مواد مخدّر، عادت به نوع غذا، تشك مخصوص، دروغ گفتن و... انسان به اينگونه عادتها گاه چنان انس مىگيرد كه اسير آنها مىشود.
عادات فعلى بطور معمول با نيازهاى واقعى انسان منطبق است،
[1] . مطالب اين بخش از تعليم و تربيت در اسلام، شهيد مطهرى، ص 83 - 89 ، انتشارات صدرا، چاپ هفدهم، اقتباس شده است.