3.تلويزيون مى‌تواند برنامه‌هاى آموزشى خود را با برنامه‌هاى مدارس و مراكز آموزش تطبيق دهد و با معلمان و مديران همكارى كند.

4.تلويزيون مى‌تواند مسائل روزمره كودكان را به صورت نمايش به مرحله اجرا بگذارد كه در آن كودكان بتوانند دربارۀ رويدادهاى روزمره‌شان به بحث و بررسى بپردازند.

5.تلويزيون مى‌تواند با نقش آموزشى خود بر دامنۀ بينش و شعور اجتماعى و سياسى افراد كمك كند و در روند فرهنگ‌پذيرى افراد جامعه مؤثر واقع شود.

3-3-6-انتشار اخبار

تلويزيون چون با حواس ظاهرى آدمى سر و كار دارد،بيشترين تأثير روانى و احساسى و اطلاعاتى را بر روى بيننده مى‌گذارد و در كوتاه‌مدت مى‌تواند اطلاعات لازم و جديدترين اخبار حوادث را در دورترين نقاط دنيا به طور دايم در اختيار گيرنده قرار دهد.

جان ليپمن [1]مى‌گويد:.

تلويزيون چنان است كه اكنون مردم را در صحنۀ تاريخ شركت مى‌دهد چنان‌كه در جنگ خليج فارس مردم از طريق تصوير زندۀ ماهواره مشاهده كردند كه موشك اسكاد سوت‌زنان بر خاك اسرائيل فرود مى‌آيد.عكس اين قضيه نيز صادق است يعنى تلويزيون به تاريخ شكل مى‌دهد واقعيتى كه جوانان آلمان آن را به طور نمادين نشان دادند.آنها هنگام فرو ريختن ديوار برلين،پرچم‌هاى« V.T.M »را در دست داشتند تا بدانجا كه