«حميّت»
در اصل از ماده «حمى» (بر وزن حمد) است و گفتيم كه «حمى» به معنى حرارتى است كه از
آتش يا خورشيد يا بدن انسان و مانند آن به وجود مىآيد، و به همين دليل به حالت
تب، «حمّى» گفته مىشود، سپس كلمۀ «حميّت» در معنى «خشم» و آنگاه به معنى
«نخوت و تعصّب آميخته با خشم» (تعصّب خشمآلود) بهكاررفتهاست .
اين حالتى
است كه براثر جهل و كوتاهى فكر و انحطاط فرهنگى به وجود مىآيد و در ميان «اقوام
جاهلى»، فراوان بوده و موجب بسيارى از جنگها و خونريزيها مىشده است.
تعصب و
حميّت جاهليّت بزرگترين سد راه كفار بوده و آيۀ مورد بحث كه در تعقيب ماجراى
«حديبيه» است به يكى از مهمترين عوامل بازدارندۀ كفار از ايمان به خدا و
پيامبر (ص) و تسليم در مقابل حق و عدالت اشاره مىكند و مىگويد:
«به
خاطر بياوريد هنگامى كه كافران در دلهاى خود نخوت و خشم جاهليّت را قرار دادند...»
و به خاطر آن مانع ورود پيامبر (ص) و مؤمنان به خانه خدا و انجام مراسم عمره و
قربانى شدند و گفتند اگر اينها در ميدان جنگ، پدران و برادران ما را كشتهاند وارد
سرزمين و خانههاى ما شوند و سالم بازگردند، عرب دربارۀ ما چه خواهد گفت؟ و
چه اعتبار و حيثيّتى براى ما باقى مىماند؟.
اين
كبر و غرور و تعصب و خشم جاهلى، حتى مانع از آن شد كه هنگام تنظيم صلحنامۀ
«حديبيه» نام خدا را به صورت«بسم اللّه الرحمن الرحيم»بنويسند، با اين كه آداب
و سنن آنها مىگفت كه زيارت خانۀ خدا براى همه مجاز، و سرزمين مكه حرم امن
است، حتى اگر كسى قاتل پدر خويش را در ان سرزمين يا در مراسم حج و عمره مىديد مزاحم
او نمىشد.
آنها
با اين عمل هم احترام خانۀ خدا و حرم او را شكستند و هم سنتهاى خود را زير
پا