اسم الکتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه المؤلف : شریعتمداری، جعفر الجزء : 1 صفحة : 130
كه
«تأويل» در اصل (از ماده «اول» بر وزن قول)، به معنى «بازگشت دادن چيزى» است،
بنابراين هر كار و يا سخنى را كه به هدف نهايى برسانيم تأويل ناميده مىشود[**]، مثلا
اگر كسى اقدامى كند و هدف اصلى اقدام او روشن نباشد و در پايان، آن را مشخص كند
اين كار را «تأويل» مىگويند، همانطور كه در سرگذشت موسى (ع) و آن مرد دانشمند مىخوانيم
كه او كارهايى در سفر خود انجام داد كه هدف آن روشن نبود (مانند شكستن كشتى) و به
همين دليل موسى ناراحت و متوحش شد، اما هنگامى كه هدف خود را در پايان كار و به
هنگام جدايى براى او تشريح كرد و گفت منظورش نجات كشتى از چنگال سلطان غاصب و
ستمگرى بوده است اضافه كرد:
... ذٰلِكَ
تَأْوِيلُ مٰا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْراً.«اين
هدف نهايى، كارى است كه تو در برابر آن صبر و تحمل نداشتى!» كهف/ 82.
همچنين اگر انسان خوابى مىبيند كه نتيجۀ آن روشن نباشد، سپس
با مراجعه به كسى، يا مشاهده صحنهاى تفسير آن خواب را دريابد به آن «تأويل» گفته
مىشود، همانطور كه يوسف (ع) پس ازآنكه خواب مشهورش در خارج تحقق يافت و به
اصطلاح به نهايت بازگشت، گفت:
... هٰذٰا
تَأْوِيلُ رُءْيٰايَ مِنْ قَبْلُ...«اين
تفسير و نتيجه و پايان خوابى است كه ديدم...» يوسف/ 100.
و نيز هرگاه انسان سخن بگويد و مفاهيم خاص و اسرارى در آن نهفته
باشد كه هدف نهايى آن سخن را تشكيل دهد به آن تأويل مىگويند.
در آيۀ مورد بحث (آل عمران/ 7.)، منظور از تأويل همين معنى
است، يعنى در قرآن آياتى است كه اسرار و معانى عميقى دارد، منتها افرادى كه
افكارشان منحرف است و اغراض فاسدى دارند پيش خود، تفسير و معنى نادرستى براى آن
ساخته و براى اغفال خود يا
(آياتى
كه به خاطر بالا بردن سطح مطلب و جهات ديگر در بدو نظر احتمالات مختلفى در آن مىرود،ولى
با توجه به آيات محكم،تفسير آنها براى صاحبنظران آشكار مىشود]مىكنند،تا فتنهانگيزى
كنند(و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مىطلبند، در حالى كه
تفسير آنها را جز خدا و راسخان در علم نمىدانند...» آل عمران/ 7.
[**] همچنين «پرده برداشتن از
روى اسرار چيزى»، يك نوع «تأويل» است و اگر تعبير خواب را تأويل مىگويند نيز بههمينجهت
است. [ج 498/12.]
اسم الکتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه المؤلف : شریعتمداری، جعفر الجزء : 1 صفحة : 130