اسم الکتاب : تحليلى بر دعاهاى انبيا در قرآن المؤلف : خزائلی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 83
بزرگشان ببرند با خضوع و حالت انقطاع عرض مىكنند:
خدايا از ما بپذير تو خودت به راز دل ما آگاهى و سخن ما را مىشنوى گويا آنها چنان
در برابر عظمت و ارادۀ حق مقهور بودند كه كار بَنا و ساختن كعبه، در نظرشان
ناچيز بود و خدمت خود را ناقابل مىدانستند، لذا در مقام دعا نامى از آن نبردند.
مرحوم آية اللّه طالقانى: «پذيرش هر چيزى به اين است كه
پذيرا، آن چيز را جزءِ هستىِ خود نمايد و مقصود پيش آورنده را منظور دارد و در اين
آيه مقصود از درخواست پذيرش با توجه به كلمه ربّنا، گويا اين است كه پرودگار، اين
بنا را مشمول ربوبيّت خود گرداند و سنگ و گِلى كه رويهم چيده و در معرض فنا است
صورت بناء دهد و در پرتو صفت ربوبيّتش مانند ثابتات عالم شود و منشأ تربيت خلق
گردد. اين درخواست كه از ضمير سراسر اخلاص به حقّ و رحمت بر خلق، بر مىخاست، در
پيشگاه خداوند پذيرفته شد چنانكه نه عصبيّت جاهليّت و رقابت قحطان و عدنان بنيان
آنرا متزلزل ساخت و نه تاريكيهاى شرك بر آن پردۀ نسيان پوشاند. بلكه پيوسته
چراغ هدايت و رهنماى توحيد در ظلمت جاهليت عرب و جهان بود و پرتو آن در هر گوشه و
كنار جهان مىتابيد و معابد و مساجدى بنام خدا و با دستهاى با اخلاص تأسيس
گرديد.»[1]
تقاضاى دوم ابراهيم و اسماعيل عليه السلام اين است كه
پروردگارا ما را تسليم و مطيع خود قرار ده تا پيوسته متوجه تو باشيم و روى از غير
خدا بگردانيم و تسليم اراده و اجرا كننده فرامين تو باشيم و در واقع اين دعا تذكرى
است از هدف نهائى بناى بزرگ كعبه. و اين درخواست ابراهيم وقتى بود كه: (قالَ لَهُ رَبُّهُ
أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ اَلْعالَمِينَ؛[2]خداوند به او فرمود تسليم فرمان
پروردگار شو، عرض كرد مطيع پروردگار عاليمان شدم) و از فرزندان ما هم جماعتى را
مسلم و مُنقاد فرمان خود قرار ده كه پيوسته مردمى همفكر و همسو در جهت عبادت و
بندگى تو باشند.
[1]- سيد محمود طالقانى، پرتوى از قرآن، ج 1، تهران:
دانشگاه تهران، 1358، ص 205