اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 56
34. لزوم احترام به
سادات به جهت انتساب به رسول اللهﷺ
بین حضرت
باقر7 و بعضی از فرزندان امام حسن7 اختلافی پیدا شد عبد الملک خدمت آن حضرت رسید و
خواست در این میان سخنی بگوید تا شاید اصلاح شود. حضرت
فرمود: تو چیزی در بین ما مگو، زیرا مَثَلِ ما با پسر
عموهایمان همانند مردی است که در بنیاسرائیل
زندگی میکرد او دو دختر داشت. یکی از آن دو را به مردیکشاورز و
دیگری را به شخصی کوزهگر شوهر داده بود.
روزی پدر به
دیدن دو دخترش رفت. اوّل پیش آن دختری که زن کشاورز بود و از
احوال او پرسید: دختر گفت: پدر جان شوهرم دانههای
فراوانی را کاشته، اگر باران بیاید وضعیت مالی ما
از تمام بنیاسرائیل
بهتر خواهد شد. از منزل آن دختر به خانه دیگری رفت و از او نیز
احوالپرسی
کرد او گفت: پدر جان، شوهرم کوزه زیادی ساخته اگر خداوند مدّتی
باران نفرستد تا کوزههای او خشک شود حال ما از همه بهتر خواهد شد. آن مرد از خانه
دختر خود خارج شد در حالی که میگفت: خدایا
نمیدانم که
صلاح در چیست؟ تو خودت هر چه صلاح میدانی بکن من
نمیدانم که
به نفع کدام یک دعا کنم.
حضرت
باقر7 بعد از ذکر این ماجرا فرمود: شما نیز اگر
بین ما سخنی بگویید ممکن در این میان به یکی
از ما بیاحترامی
شود، وظیفه شما احترام نسبت به همه ما است بواسطه خویشاوندی ما
با رسول اللّهﷺ. [1]
نکته:
مورد روایت قضیه شخصی بوده که امام7 صلاح ندانستند در آن مساله فرد
دیگری واسطه در اصلاح شود و تصمیم داشتند خود با ملایمت و
ملاطفت آن را حل کنند لکن اگر در جایی بین دو نفر از سلاله حضرت
زهراh اختلافی
پیشامد کرد میانجیگری بین آن دو، امر مطلوب و
پسندیدهای است به هر حال از این روایت برداشت میشود که احترام به سادات امری لازم و
ضروری است.