اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 260
شد و
رفت دراز كشيد و شروع كرد به ناله كردن و به بچهها گفت:
برخيزيد و به منزل برويد، امروز ناخوش هستم و نمىتوانم
درس بدهم. بچهها كه همين را میخواستند همگى از خدا خواسته
مكتب را رها كردند و دنبال تفريح و بازى خودشان رفتند.[1]
نکته: از این داستان به خوبی
استفاده میشود که تلقین تا چه مقدار موثر در اراده و تصمیم
انسان است.
9. هیچ چیز مانع
ترقّی و موفّقیتش نشد
دکتر طه حسین، در بیستم ربیع الاوّل سال
1307 هجری در مصر به دنیا آمد. پدرش کارمند شرکت دولتی قند و
شکر بود و سیزده فرزند داشت که طه حسین، هفتمین فرزند
خانوادهاش بود. وی در دوران کودکی به چشم درد مبتلا شد، بر اثر
بیتوجهی و معالجه غلط، در سن شش سالگی چشمانش را از دست داد و
نابینا شد، اما به هیچ وجه ناامید و مأیوس نشد و در
روستای محل تولدش، تحصیلات ابتدایی و قرآن را با
جدّیت و علاقمندی آموخت.
سه سال در دانشگاه الازهر تحصیل کرد و آخرین
درسی را که شیخ محمّد عبده، در زمستان سال 1905 میگفت،
شنید و پس از ادامه تحصیل نزد اساتید بزرگ مصر، به فرانسه
مسافرت کرد و دکترای خود را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرد. او
زبانهای
فرانسه، یونانی و لاتینی را آموخت و حتی
چندین کتاب را از فرانسه به زبان یونانی و عربی ترجمه کرد
و در سمتهای
گوناگونی خدمت کرد مانند استاد دانشگاه مصر، ریاست دانشکده
ادبیات، ریاست دانشگاه اسکندریه و وزیر معارف مصر، از
جمله خدمات ارزنده او، در وزارت معارف، رایگان نمودن تحصیلات
ابتدایی و مقدماتی و فنی بود.