اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 259
حقیقی آن است كه بتواند با عزم
راسخ از گناهانی که به او چسبيده جدا شود و هجرت كند.[1]
این تعبیر، معنایش «تنها» نفی هجرت ظاهری و
جسمانی نیست، بلکه اثبات یک هجرت در سطح روحی و معنوی است.
مهاجرت منحصر به این نیست که انسان تنها از شهر و دیار خود هجرت
کند و اسیر آنها نباشد. این
خود یک نوع آزادی و نفی اسارت است. انسان حتی نباید
اسیر خصلتها و عادتهای روحی ناپسندی باشد که به او چسبیده است.[2]
8. تلقين، مؤثّر در تقویت
اراده
معلمى شاگردان زيادى داشت. وی از نظر اخلاقى فرد
تندخویی بود، بچهها را خيلى اذيت مىكرد و
بچّهها هم دلِ خوشى از او نداشتند. شاگردان میخواستند
براى يك روز هم که شده از دست اين معلم خلاص شده و درس را تعطيل كنند. لذا دور هم
نشسته و نقشهای كشيدند. فردا هنگامىكه معلم
وارد کلاس شد، يكى از بچّهها به معلم سلام كرد و گفت: خدا بد
ندهد مثل اين كه مريض هستيد، كسالتى داريد؟ معلم جواب داد: نه، كسل نيستم برو بشين
او رفت و نشست.
شاگرد ديگری آمد و گفت: جناب معلم رنگ و رويتان
امروز پريده، خداى نكرده كسالتى داريد؟ اين دفعه معلم شُکّه شد، يواشتر گفت:
برو بيشين سر جايت. تا این که سوّمى آمد و همان مضمون
را تكرار كرد. معلم در وقت جواب گفتن صدايش شلتر شد و
ترديد كرد كه شايد مريض هست كم كم چهارمى، پنجمى، ششمى، هر بچهای
میآمد همان مطلب را تكرار میكرد.
سرانجام امر بر معلم مشتبه شد و گفت: بلى امروز حالم گويا
خوش نيست بچهها وقتى
كه اقرار گرفتند كه او ناخوش است گفتند: آقا معلم اجازه بدهيد تا امروز سوپی
برايتان تهيّه كرده و از شما پرستارى نماييم. كم كم معلم واقعا مريض
[1] .برگرفته از کتاب حكايتها و هدايتها در آثار استاد
شهيد مطهرى ره اثر محمّد جواد صاحبى.
[2].اصول کافی، کلینی، کلینی،
محمد بن یعقوب، ط الاسلامية، ج: 2 ص .235.
اسم الکتاب : جلوههای دلنواز ماه المؤلف : ابن حسینی، سعید الجزء : 1 صفحة : 259