این دانشمند روشندل و خستگی ناپذیر، با اراده و عزم راسخی که داشت، علاوه بر فعالیّت‌های فوق، با مجلات، نشریات و انجمن‌های مختلفی در دمشق، پاریس، تهران، آلمان، مادرید، بغداد و رم، همکاری و عضویت داشت و از دولت فرانسه نشان امتیاز و از دانشگاه‌های مادرید و کمبریج، درجه دکترای افتخاری را دریافت کرد و از خود، 61 جلد کتاب ارزشمند، به جای گذارد که معروف‌ترین آنها کتاب «الایام» در دو جلد است که به هشت زبان فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی، روسی و چینی ترجمه و منتشر گردیده است کتاب‌های این دانشمند مسلمانِ با اراده، به فارسی هم ترجمه شده است. [1]

10. روان درمانى

امير سامانى عارضه‌ای در پایش ایجاد شد و بعد از معالجات متعدّد بالاخره فلج شد و دکترها عاجز از درمان وی شدند بعد از مدّتی زكرياى رازى را مأمور معالجه او کردند. ولی او هم هر چه کرد نتوانست امير سامانى را معالجه کند تا این که روزی به امير گفت: آخرين معالجه من از همه اينها موثّرتر است. زكريا دستور داد حمامى ‌را گرم كردند و گفت: تنها خود من بايد در آنجا باشم به همراه امير؛ او را برد در حمام آب گرم و بعد از مدّتی بيرون آمد، قبلاً هم شرط کرده بود که دو اسب تندرو و زین کرده در خارج حمام آماده کنند.

هر دو وارد حمام شدند و لباس‌های خود را در ‌آوردند ولی زکریا لباس‌هايش را دوباره پوشید و چاقو به دست، داخل حمام ‌شد و شروع ‌كرد به ناسزا گفتن به امير که تو من را بى‌خانمان و بيچاره كردى چرا که من را برای درمان خود به زور اينجا آوردى الآن دیگر وقت انتقام است. امير سامانى مطمئن ‌شد که زکریا قصد کشتن

[1].[398] داستانهای کودکی مردان بزرگ، ص 88.