قرآن در بیان یکی از معجزات حضرت ابراهیم (ع) میفرماید: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ
أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى قالَ أَ و لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى و لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ
قَلْبِي، قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ
اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ
سَعْياً و اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.[1]
عبده،
آیه فوق را بر تمثیل حمل کرده است با این بیان که :
اول) با استناد
به آیه ۲۵۸ و ۲۵۹ و ۲۶۰ فهمیده
میشود که آیه اخیر مثال سومی است برای ولایت
خداوند متعال بر مؤمنین و خارج کردن آنها را از ظلمات به نور. حکمت اینکه
یک مثال برای اثبات ربوبیت و دو مثال برای اثبات بعثت
آورده شده، این است که منکرین بعثت بیشتر از منکرین
الوهیت هستند. [2]
دوم) پرندگان
در اکثر موارد دافعه بیشتری نسبت به انسانها دارند، در این مثال آمدن آنها با یک دعوت صرف، بسیار
رساتر و بلیغتر است.[3]
[1] - ۲۶۰ بقره. و [یاد
کنید] هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان ده که
مردگان را چگونه زنده میکنی؟ [خدا] فرمود: آیا [به قدرتم
نسبت به زنده کردن مردگان] ایمان نیاورده ای؟! گفت: چرا، و
لی [مشاهده این حقیقت را خواستم] تا قلبم آرامش یابد.
[خدا] فرمود: پس چهار پرنده بگیر و آنها را [برای دقت درآفرینش
هر یک] به خود نزدیک کن، و [بعد ازکشتن، ریز ریز کردن و
مخلوط کردنشان به هم] بر هر کوهی [در این منطقه] بخشی ازآنها را
قرار ده، سپس آنها را بخوان که شتابان به سویت میآیند؛ و بدان
که یقیناً خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.