دست
پیامبران برای بیدارسازی وجدانها است و شاید
این همزمانی، به دلیل حکمت خداوندی بود تا نشانههای
آفرینش و ضعف خود را در برابر خدا ببینند.[1]
ج) مستشرقان
نیز حادثه ریزش کوه از بلندی، به دلیل نقل نشدن در تورات را
انکار کردند[2]و رشید رضا تأویل آیه در جهت وفاق بین دین
و علم بهمنظور اقناع مخالفان، نزدیک سازی آراء و
پاسخگویی به شبهات منکران دین جایز شمارد. ازاینرو
میتوان تأویل رشید رضا در این آیه را در
همین راستا دانست.
د)
تبیین و دفاع از مفاهیم دینی ضروری است اما
تلاش بر تطبیق آن بر نظر مخالفان درست نیست. مفسر باید به
تبیین مراد الهی بپردازد و در موارد ضرورت از ظاهر آیات
عدول کرده و با دقت، احتیاط و دوراندیشی به تأویل کلام الهی
بپردازد.
ه) اگر
این تأویلها در معارف راه یابد، دیگر برای کلام
ظهوری باقی نمیماند و هیچ اصل مورد اعتمادی که
فصاحت و بلاغت در کلام بدان متکی باشد، وجود نخواهد داشت.[3]
و-تولد حضرت
یحیی (ع)
در
آیاتی از سوره آلعمران و مریم، درخواست حضرت زکریا و معجزه
تولد حضرت یحیی (ع) از پدری پیر و مادری نازا بیانشده است.
مانند: «هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ
[1] - محمد هادی معرفت، نقد شبهات پیرامون قرآن
کریم (مترجم: علی اکبر رستمی، حسن
خرقانی، حسن حکیم باشی، میرزا علیزاده)، قم: موسسه
فرهنگی انتشارات التمهید، ۱۳۹۲، ص
۱۰۳.
[2] -ر. ک. عمربن ابراهیم رضوان، آراء
المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج ۱، ص
۳۴۸.
[3]- ر.ک. محمدحسين طباطبايى، الميزان في تفسير القرآن، ج ۱، ص
۱۹۸.