responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه المؤلف : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    الجزء : 1  صفحة : 57

چه بسيار مواقعى كه مراعات وزن و قلب و جناس و ساير اقسام زيباييهاى سخن با بعضى از اسمهاى مترادف حاصل مى‌شود.

2- قدرت ادا كردن مقصود به يكى از دو لفظ مترادف، وقتى كه ديگرى را فراموش كرده باشيم.

اما ترادف حاصل از دو زبان كه به فراوانى نيز وجود دارد اين طور پيش مى‌آيد كه قبيله‌اى اسمى را براى چيزى معيّن مى‌كند و قبيله ديگر، اسم ديگرى براى همان چيز قرارداد مى‌كند و هر دو اسم شهرت مى‌يابند، در نتيجه دو اسم براى يك شي‌ء مشهور مى‌شود.

بحث سوّم: آيا جايز است يكى از دو لفظ مترادف را به جاى ديگرى به طور دائم بكار بريم يا نه؟

ظاهرا در ابتدا جايز به نظر مى‌رسد، زيرا دو اسم مترادف هر كدام معناى لفظ ديگر را افاده مى‌كند و هر گاه تقسيم معناى مقصود به يكى از دو لفظ صحيح باشد ناگزير صحّت معنى با آوردن لفظ دوّم نيز باقى است.

همچنين صحّت تقارن دو لفظ به اعتبار معناى واحد است.

در استدلال دوّم (صحّت تقارن دو لفظ) اشكال به نظر مى‌رسد، زيرا صحّت تقارن چنان كه از ويژگيهاى معانى است از خصوصيّات الفاظ نيز هست، چون اگر لفظ «من» (موصول چه كسى) عربى به من (ضمير اول شخص فارسى) تبديل شود با اين كه تقارن لفظى حاصل است، ولى معناى اوّل را نمى‌دهد. و اين عدم جواز از ناحيه لفظ به وجود آمده است.

امام فخر رازى گفته است: وقتى به كارگيرى يكى از الفاظ مترادف به جاى ديگرى در دو زبان جايز باشد، چرا بايد در يك زبان جايز نباشد، (نتيجه اين كه به نظر امام فخر رازى قطعا جايز است) صحيح اين است كه به كارگيرى يكى از دو لفظ مترادف به جاى ديگرى به دو شرط جايز است:

1- اين كه هر دو لفظ از يك لغت باشند،

اسم الکتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه المؤلف : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    الجزء : 1  صفحة : 57
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست