responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه المؤلف : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    الجزء : 1  صفحة : 125

فايده‌اى مترتب نيست از اين جهت از نادان كاملتر است، بدين سبب لفظ مرده را براى جاهل استعاره مى‌آورند. از اين قبيل است فرموده: على (ع): «مردم در خوابند و هر گاه بميرند بيدار مى‌شوند [1]» گاهى مستعار و مستعار له با يكديگر مخالفتى نداشته و در يك صفت از صفات معقول مشتركند جز اين كه يكى از آن دو در صفت كاملتر است. در اين صورت ناقص را به منزله كامل فرض كرده و كامل را براى ناقص استعاره مى‌آوريم مانند اين مثال: «فلان شخص مرگ را ملاقات كرد» منظور از ملاقات ديدن شدايد و سختيهاست، زيرا مرگ با شدايد در ناپسند بودن مشترك است ولى مرگ نسبت به شدايد كاملتر است و لذا شدايد را به منزله مرگ فرض كرده و لفظ مرگ را براى آن استعاره مى‌آورند.

قسم سوّم- استعاره آوردن لفظ محسوس براى معقول‌

مانند استعاره نور محسوس براى دليل روشن و لفظ ترازوى محسوس براى عدل (معقول) و از اين قبيل است سخن معصوم (ع) در ستايش قرآن: «ريسمان محكم خدا، بهار دلها، سرچشمه‌هاى دانش‌ [2]». لفظ ريسمان، بهار و سرچشمه را براى معانى قرآن استعاره آورده‌اند.

قسم چهارم- لفظ معقول براى لفظ محسوس به صورت استعاره به كار مى‌رود.

بدين طريق كه معقول را در تشبيه اصل قرار داده و در تشبيه محسوس به معقول مبالغه كند، مانند اين مثال: «ديدار او شفاى درد و جز او زندگى بيمار است». در اين مثال چون شفا و ديدار در خوشحالى كه از آن دو حاصل مى‌شود مشتركند و از طرفى چون شفا در خوشحالى كردن قوى‌تر است از باب مبالغه در تشبيه، محسوس فرض شده و شفا را به جاى ديدار به عاريه گرفته است.


[1] الناس نيام فاذا ماتوا انتبهوا.

[2] و انّه حبل المتين و فيه ربيع القلب و ينابيع العلم.

اسم الکتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه المؤلف : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    الجزء : 1  صفحة : 125
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست