اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 284
دليل دوم : [ حكومت، ضرورتي فطري و نيازي عقلي ]
ايجاد نظام اجتماعي و تشكيل حكومت يكي از امور ضروري بشر است . به
گونه اي كه همه انسانها در تمام مراحل و دورانهاي زندگي خود حتي در عصر حجر
و زماني كه انسانها در غارها و جنگلها زندگي ميكرده اند، به هيچ وجه خالي از نظام
اجتماعي و چيزي شبيه دولت نبوده اند; چرا كه طبيعت انسان با مدنيت و زندگي
اجتماعي سرشته شده و زندگاني و معيشت او جز در سايه تعاون و اجتماع و مبادله
امكانات و افكار تماميت و كمال نمي يابد. از سوي ديگر انسانها همواره داراي
شهوات و غرايز و تمايلات مختلفي از قبيل خودخواهي، مال دوستي، رياست طلبي
و آزادي طلبي مطلق در آنچه مورد علاقه و اراده آنها قرار گرفته و... ميباشند، كه
ارضاي اينها افسارگسيختگي مطلق را ميطلبد و در نتيجه منافع فرد با منافع سايرين
تزاحم و تصادم پيدا ميكند و الزاما براي كنترل آن به قوانين و مقررات و قوه و
قدرتي نياز ميافتد كه افسارگسيختگي ها را مهار و انسان را در چارچوب قوانين و
مقررات كنترل كند. قدرت و نيرويي كه نظام اجتماعي را حفظ، و از تعدي و تجاوز
مردم نسبت به حقوق يكديگر جلوگيري، و سرحدات و مرزها را حراست كند.
منظور ما از ولايت و حكومت چيزي جز همين قدرت و نيروي متمركز نيست ; و
حتي برخي از حيوانات نظير مورچه و زنبور عسل كه به صورت جمعي زندگي
ميكنند نيز خالي از نظام اجتماعي و فرمانده اي به عنوان امير و ملكه نيستند.
و اگر تصور شود - تصور محال و يا قريب به محال - كه روزي انسانها به مرحله اي
از رشد اخلاقي و تكامل اجتماعي و فرهنگي برسند كه بين همه آنها ايثار و انصاف
حاكم شود و خودخواهي ها از جامعه رخت بربندد، باز در آن صورت هم نياز به
نظامي دارند كه امور اجتماعي آنان را سر و سامان بخشيده و نيازمنديهاي اجتماعي
آنان را برطرف كند; مسائلي نظير برنامه ريزي براي رشد اقتصادي جامعه، تأمين
امور درمان و بهداشت، سر و سامان بخشيدن به امور تعليم و تربيت، طرح و
برنامه ريزي براي امور مواصلات و ارتباطات، ايجاد خيابانها و جاده ها و ساير
مؤسسات رفاهي براي مردم، گردآوري ماليات براي اداره نظام و مواردي از اين
قبيل، كه به هيچ وجه ضرورت آنها براي اجتماع قابل انكار نيست و در هيچ
شرايطي جامعه از آنها بي نياز نمي باشد، و اين امور منحصر به يك شهر و يك كشور
و يا عصر و زمان و شرايط خاصي نيست .
روي اين اصل آنچه را كه از ابوبكر اصم نقل شده كه :
"در صورتي كه مردم با انصاف رفتار كنند و به يكديگر ستم روا ندارند، نيازي به
حكومت نيست ."
و يا آنچه از ماركس نقل شده كه :
"پس از تكامل جامعه و ايجاد كمون مترقي و از بين رفتن اختلاف طبقاتي نيازي
اسم الکتاب : مباني فقهي حكومت اسلامي المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 284