نيز كه سنخ آن و شبيه آن در عالم طبيعت وجود دارد نظير زنده شدن مرده قبول داشته باشد، زيرا اژدها شدن عصا يا زنده شدن مرده ذاتا امكان دارد منتها در زمان طولاني و شرايط خاصي بايد باشد و خدا اين قدرت را دارد كه آنها را در زمان كمي به وجود آورد، و معجزه هم به اذن خدا مي‌باشد.

معجزه با ادعاي پيامبري چه ارتباطي دارد؟

اشكال ديگري گرفته اند كه معجزه با ادعاي نبوت چه ارتباطي دارد؟ اگر معجزه را دليل نبوت قرار دهيم، مثل اين است كه فردي ادعا كند كه پزشك است و براي اثبات ادعايش بگويد: من مثلا به آسمان مي‌پرم . خوب بر فرض اگر كسي به آسمان بپرد چه ربطي به پزشكي او دارد؟

جواب اشكال اين است كه معجزه انبيا از سنخ اين مثال نيست، براي ارتباط اعجاز با مدعا دو بيان مي‌توانيم داشته باشيم : يكي اين كه كسي كه ادعا مي‌كند، معني ادعايش چيست ؟ ادعاي نبوت ادعاي ارتباط با خداست، و چون اين ادعا را دارد قهرا بايد بتواند كارهايي كه از طرف خداست انجام دهد; فقط خداوند متعال قدرت چنين كارهايي را دارد، و از اين راه ارتباط او با خدا ثابت مي‌شود. مثلا كسي كه مدعي ارتباط نزديك با كسي باشد معمولا از او يك نشاني خاصي مي‌خواهند تا صداقت او تأييد شود.

بيان ديگر اين است كه پيامبر كه ادعاي ارتباط با خدا مي‌كند در حقيقت ادعاي وحي كرده است، وحي به چه معني است ؟ يعني ادعا مي‌كند كه خداوند متعال به وسيله جبرئيل با او صحبت كرده است كه اين خود امري خارق العاده است، زيرا براي بشر عادي چنين امري هرگز اتفاق نمي افتد، و قهرا براي اثبات اين ادعا بايد كاري انجام دهد كه خارق عادت و قهرا مخصوص خداست . بهترين دليل بر اين كه معجزه نشانه حق و حقيقت است اين است كه طلب معجزه در فطرت و ارتكاز