responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 426
(من بني آدم من ظهورهم ذريتهم) و نمي گويد: "من آدم من ظهره ذريته"; و ثانيا آيا اين ذره ها عقل و فهم هم داشتند؟ كه در اين صورت همه آنان انسان بودند همان طور كه حالا انسانها عقل و فهم و شعور دارند، يا يك ماده بدون عقل و شعور و درك بوده اند؟ اگر چنين باشد پس نمي شود از آنها اقرار به توحيد گرفت، و اگر عقل و فهم و شعور داشتند اصولا علت گرفتن پيمان اين بود كه بعدا انسانها نگويند ما غافل بوديم، پس بايد عقل و فهم و شعور انسانها تا به حال مانده باشد طوري كه بچه هم وقتي به دنيا مي‌آيد همان عقل و فهم و شعور را داشته باشد و در بزرگي هم همان پيمان را به ياد داشته باشد، در صورتي كه مي‌دانيم اين طور نيست، و اگر بگوييم كه مدتها طول كشيده و اين پيمان از ياد انسانها رفته است، پس گرفتن پيمان نتيجه ندارد، براي اين كه خداوند متعال پيمان گرفت كه روز قيامت انسان نگويد من غافل بودم .[1]

تأييدي از نظر سيد مرتضي

در تأييد كلام سيد مرتضي ما عرض مي‌كنيم كه اگر چنين چيزي بگوييم معنايش اين است كه اصلا انسانها همان ذرات بوده اند و آنها همين الان هم بايد در ما باشند و آن ذره عقل و شعور و ادراك هم داشته باشد، در صورتي كه ما مي‌دانيم چيزي كه سبب درك انسان و در انسان داراي شعور است نفس مجرد انسان است، و مخصوصا به نظر صدرالمتألهين اصلا نفس انسان كه داراي عقل و شعور و ادراك است از حركت جوهري ماده حاصل مي‌شود و نفس محصول عالي همين ماده است و لذا بچه در شكم مادر عقل و ادراك ندارد، اول حواس ظاهري در او پيدا مي‌شود و بعد حواس باطني و بتدريج مي‌رسد به مرحله تجرد كه آن موقع داراي عقل مي‌شود، و ادراك و حركت كار نفس است كه محصول ماده

[1] الميزان، ج 8، ص 311; غرر و درر سيد مرتضي، ص 13; و منهاج البراعة، ج 2، ص 145 و...
اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي    الجزء : 1  صفحة : 426
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست