اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 157
قرآن و برهان ذكر شده
خلاصه براي اثبات وجود خدا دو مرحله هست، يكي همان كه قرآن در آيات
17 تا 20 سوره غاشيه ميفرمايد: (أفلا ينظرون الي الابل كيف خلقت ...) آيا
نگاه نمي كنيد به آسمان و زمين و شتر و ديگر موجودات كه به وجود خدا پي ببريد؟
اين مرحله اي است كه ما از معلول به علت پي ميبريم . و در سوره فصلت آيه 53
ميفرمايد: (سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم) ما به اين مردم نشانه هاي وجود
خودمان را در آفاق و موجودات عالم و حيوانات و زمين و درياها و آسمان و نباتات
و ... مينمايانيم و در خودشان ; همان تطورات و تحولات كه در وجود انسان است،
چشم و گوش و جهاز هاضمه و جاذبه و دافعه و همه ريزه كاريها كه در روح و جسم
انسان است، و خلاصه تمام نشانه هاي خود را در نفوس و روح خودمان به ما
مينماياند. ريزه كاريها و دقتهايي كه در روح و روان انسان به كار رفته است چه بسا
بيشتر از جسم انسان باشد. (حتي يتبين لهم انه الحق) تا بفهمند كه خدا حق است .
تا اينجا همان راهي است كه افراد سطح پايين با درك ناقص از معلول به علت
پي ميبرند.
اما حضرت امام حسين (ع) به اين راه اشكال گرفته و ميفرمايد: "كيف يستدل
عليك بما هو في وجوده مفتقر اليك"[1] چطور استدلال شود بر ذات تو به چيزي كه
خودش نياز به تو دارد؟ اين جلوه توست چطور من عكس را ببينم و خودت را
نبينم ؟
و لذا خدا در دنباله آيه ميفرمايد: (او لم يكف بربك انه علي كل شئ شهيد)[2]
آيا كافي نيست براي اثبات پروردگار تو اين كه او بر هر چيزي شاهد است ؟ خدا