اسم الکتاب : درسهايي از نهج البلاغه المؤلف : منتظري، حسينعلي الجزء : 1 صفحة : 158
همه اين جلوه ها را دارد، همه اين عكسها را دارد. آيا اين كه خدا بر همه اين جلوه ها
محيط است كافي نيست تا تو خدا را بيابي ؟ اين همان برهان صديقين است .
"آفتاب آمد دليل آفتاب".
اين مرحله بالاتر از مرحله قبل است، در مرحله اول از آيات و نشانه ها بايد خدا
را شناخت، اما در اين مرحله ميگويد: آيا كافي نيست براي پروردگار تو اين كه او بر
همه موجودات شاهد است ؟ (الاانهم في مرية من لقاء ربهم)[1] همانا اينها در
ملاقات پروردگارشان در شك و ريب هستند (الاانه بكل شئ محيط) همانا خدا
به همه چيز محيط است . خدا صاحب تمام اين جلوه هاست، تو چگونه جلوه ها را
ميبيني و صاحب آنها را كه بر آنها احاطه دارد نمي بيني ؟
پس صدر آيه شريفه اشاره به سه برهان قبلي است كه از آثار و معلولها به "حق"
ميرسيديم، ولي ذيل آيه احتمالا اشاره به برهان "صديقين" است كه از خود علت
به خودش و به جلوه هايش ميرسيم .