اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 330
«مصاحبهاى با آية اللّه العظمى مكارم شيرازى»
ايشان (آية اللّه العظمى گلپايگانى) يك فقيه بسيار بزرگ بودند بايد
عرض كنم در عصر و زمان ما بسيار كمنظير بود كسانيكه در فقاهت قابل مقاسيه با
ايشان باشند در عصر و زمان انگشتشمار بودند. در مكتب فقهى ايشان سه تا مطلب خيلى
جلب توجه مىكرد. اول عمق نظر ايشان بود. براى پى بردن به عمق نظر ايشان علاوه بر
تقريراتهايى كه از جمله كتاب «الدرّ المنضود» در احكام حدود از ايشان منتشر شده
به عقيده من ملاحظه حواشى ايشان بر عروه و بر وسيلة النجاة خيلى راهنماست. يعنى
وقتى نگاه مىكنيم به فتاواى ايشان در ريزهكارىها مىبينيم ايشان خيلى دقت
مىكنند. من شباهت زيادى ميان مكتب فقهى ايشان و مكتب فقهى آية اللّه العظمى آقاى
بروجردى مىبينم و مىديدم. هر دو در بحثها با نهايت دقت وارد مىشوند.
مطلب دوم مسأله استقلال فكرى ايشان مىباشد.
و اما بعد سوم احاطه ايشان بر فقه بود. در فقه مسأله احاطه مهم است
كسى كه مسأله را ازش سؤال كنند برود همانجا را مطالعه كند جوابى آماده كند با كسى
كه با مبانى مختلف فقه آشنا باشد و حضور ذهن و احاطه داشته باشد خيلى فرق دارد.
ايشان به حق حضور ذهن داشتند و احاطه داشت و يك مسأله را كه مىگفت با مسائل ديگر
مىسنجيد. و تمام شقوق مسأله را مطرح مىكرد.
ايشان مصداق آن حديث معروف امام صادق عليه السّلام بود كه فرمودند:
العالم بزمانه لا تهجم عليه اللوابس. كسى كه عالم به زمانش باشد مسائل گمراهكننده
بر او غلبه نمىكند.
او مردى بود كه با اينكه بقية السلف بود ولى در عين حال آگاه به نظر
و مسائل زمان بود و در مسائل سياسى در مسايل انقلابى و در مسائل اجتماعى در حمايت
از امام قدس سرّه و همكارى با مردم در مسايل مهم اجتماعى كوتاه نمىآمدند و بسيار
خوب درخشيدند.[1]