اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 329
«مصاحبهاى با آيت اللّه حاج شيخ محمد امامى كاشانى»[1]
... مرحوم آية اللّه گلپايگانى از شخصيتهائى بودند كه بنده در سال
1330 يعنى درست 42 سال قبل از رحلت ايشان كه در قم مشرف شدم معظم له از نظر فقه و
فقاهت و درس در ميان فضلاء معروف و مشهور بود. يعنى احاطه ايشان به فقه و منابع
فقه از كتاب و سنت چيزى نبود كه بر خواص در حوزهها پوشيده باشد.
از نظر تقوى و اخلاص و جنبههاى معنوى از همان روزها در حوزه علميه
قم معروف بودند، يعنى 40 سال معروف به فقه و فقاهت و تقوى بودند بنده خودم مقيّد
بودم در نماز جماعت ايشان كه هر روز صبح در حرم مطهر حضرت معصومه عليهم السّلام در
بالا سر آن بانو بزرگوار اقامه داشتند شركت كنم. يعنى آن جملهاى كه در حديث شريف
مىبينيد؛ و اما من كان من الفقهاء حافظا لدينه صائنا لنفسه و مخالفا لهواه و
مطيعا لامر مولاه. به راستى در ايشان تجلى كامل داشت. مخالفا لهواه مطيعا لامر
مولاه بودند. و آن توقيع حضرت ولى عصر (عجل اللّه تعالى فرجه الشريف) كه
مىفرمايد: و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الى روات احاديثنا فانهم حجّتى
عليكم و انا حجة اللّه عليهم، ايشان مصداقش بودند.
يعنى ايشان حجت بر مردم بودند و امام عصر (ارواحنا لمقدمه الفداء)
حجت برايشان بودند اين چيزى است و حقيقتى است كه بر خواص حوزههاى علميه و فضلاء و
طلاب پوشيده نيست. از نظر بعد سياسى درست همكلام با امام راحل (اعلى اللّه مقامه)
اين بزرگوار هم با ايشان تمام سعى و كوشش را مىكردند. حتى وقتى امام (اعلى اللّه
مقامه) در تبعيد بودند.
نفسكشى در ايران نبود، تنهاى صدايى كه از حلقومى برمىخواست صداى
ايشان بود ...