اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 190
«توصيف استاد»
باز آقا راجع به استادش نقل مىكردند، روزى يكى از علماى ساوه به
حضور مرحوم آقاى حائرى آمد در ضمن صحبت گفتند كه من مردم ساوه را از تقليد آقاى
حاج شيخ عبد الله ممقانى به شما برگرداندم. تا اينرا گفت مرحوم آقاى حائرى ناراحت
شد و فرمودند: چرا چنين كردى مگر وزن كرده بودى كه علم من از ايشان بالاتر است.
اين قضيه عظمت روح و كرامت نفس و انديشه متعالى و نظر والاى آن مرد
يگانه را مىرساند. كه اگر اندكى هوا و هوس در وجود اين مرد بزرگ بود آن آقا را به
انحاء مختلف تشويق مىكرد. ولى گوهر وجود پاك آن بزرگوار خالى از هرگونه انديشه
غير خدائى بود و از اينرو به جاى تشكر و تشويق، نفرت خود را از اين عمل ابراز
نمود.
باز نقل فرموده بودند: زنى بدكاره در زمان حاج شيخ به حضور ايشان آمد
و توبه كرد و ضمنا مبلغ بسيار زيادى را كه از طريق غير مشروع تحصيل كرده بود تقديم
حضورشان كرد. مرحوم حاج شيخ عبد الكريم فرمودند: نه، من اين وجه را قبول نمىكنم
اگر مىخواهى ببر به نجف خدمت آقاى سيد ابو الحسن اصفهانى تقديم كن. و جريان را هم
به ايشان نگو و شرح نده كه از چه طريقى اين مبلغ را به دست آوردهاى. و فرمودند:
من اين مبلغ را برنمىدارم كه بگويند زنى بدكاره مىآيد و براى ايشان
پول مىآورد و آنها قبول مىكنند. كه اين وهن به روحانيت است.
اسم الکتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى المؤلف : مهدى لطفى الجزء : 1 صفحة : 190